[استفان والت] پیشتر در توییتی به این مسأله اشاره کردم که کشوری که نمیتواند شهروندان خود را به پوشیدن ماسک برای کنترل یک بیماری همهگیر وادار کند، نمیتواند کاری با سقوط دولتهای خارجی و تلاش برای بازسازی جوامعی داشته باشد که حتی آنها را به درستی درک نمیکند.
منطق پشت این توییت چندان دشوار نیست، اما از آنجا که افراد و نهادهایی هستند که تصور میکنند تغییر نظام یک راهحل آماده و راحت برای مقابله با چالشهای سیاست خارجی است، میشود به جزئیات این استدلال بیشتر پرداخته شود.
مسأله را با طرف ملت-سازی معادله آغاز میکنم.بهرغم آنچه بهطور عمده درباره «جنگهای ابدی» انتظار میرفته، در 25سال گذشته هیچ یک از تلاشها برای تحمیل تغییر نظام از خارج بهطور کامل موفقیتآمیز نبوده است.
اول اینکه سرنگونی یک دولت خارجی ناگزیر به نابودی همه نهادهای سیاسی آن میانجامد که یعنی هیچ ظرفیت محلی موثری برای حفظ نظم پس از پایان نظام قبلی وجود نخواهد داشت.
تغییر نظام همچنین یکسری برنده و بازنده ایجاد میکند که بازندهها عمدتا افرادی رده بالا در نظام قبلی و ناراضی از اتفاقات جدید هستند که در برابر از دست رفتن قدرت و ثروتشان مقاومت کنند و شاید حتی برای بازیابی موقعیت قبلی به خشونت متوسل شوند.
در جوامعی که تحتتأثیر اختلافات قومی، مذهبی، فرقهای یا دیگر موارد هستند، شهرت، حرص و طمع یا جاهطلبی میتواند گروههای مختلف را به تلاش برای به دست آوردن موقعیت و قدرت ترغیب کند. قدرتهای خارجی و سازمانهای تروریستی فراملی نیز معمولا خیلی سریع درصدد استفاده از فروپاشی نهادها و هرجومرج موجود برمیآیند.
حالا چالشهای کووید-19 و دشواریهای وادار کردن مردم به پوشیدن ماسک در معابر عمومی را بررسی میکنیم.
البته لازم به ذکر است که ماسک وزن زیادی ندارد، پوشیدن آن دردناک نیست، هیچ تغییری در محل زندگی یا سایر عادتهای رفتاری ایجاد نمیکند و اطلاعات شخصی افراد را در اختیار دولت، جورج سوروس یا گوگل نمیگذارد و البته هزینه بالایی هم ندارد.
به طور خلاصه، مواجهه با همهگیری کووید-19 در بهترین شرایط دشوار است، اما همچنان خیلی سادهتر از تلاش برای اعمال دموکراسیهای پایدار و موثر در عراق، افغانستان، لیبی یا سایر کشورها آن هم از طریق مداخله نظامی است.
به همین دلیل است که به سادگی میتوان گفت دولتی که توانایی ترغیب شهروندان خود به پوشیدن ماسک را ندارد، چطور میتواند به تلاش برای تغییر رفتار مردم کشورهای خارجی بیندیشد؟ البته منظور این نیست که اگر ایالات متحده بعد از همه تعللها و تلاشهای دیرهنگام در قیاس با کشورهایی مانند کرهجنوبی، ژاپن، ویتنام، آلمان، یونان و برخی از دیگر کشورها نهایتا دریافت که چطور مردم را به فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت احتیاط ترغیب و بیماری را کنترل کند، میتواند به شغل قبلی در تغییر نظام در دیگر کشورها برگردد.
این دو مسأله اصلا ارتباطی به یکدیگر ندارند و موفقیت در ارتقای بهداشت عمومی در خانه نمیتواند عمل تقریبا غیرممکن تغییر نظام در خارج را موفقیتآمیز کند. با این حال، کووید-19 یک هشدار بهموقع است: وقتی ایالات متحده نمیتواند یک سیاست عمومی نسبتا ساده را در خانه به درستی اجرا کند، احمقانه است که فکر کند میتواند اقدامی بسیار جاهطلبانه را در جوامعی که هیچ شناخت درستی از آنها ندارد، با موفقیت پیش ببرد.
فارن پالیسی