[شهروند] اگر بخواهیم به چالشهای خانوادههای چندفرزندی نگاه کنیم، نباید خود بچهها و احساس آنها را نادیده بگیریم. بچهها کدام را بیشتر دوست دارند؟ تکفرزند خانوادهبودن یا داشتن خواهر و برادر. هندوستان کشوری است که به راحتی میتوان فرهنگ خانوادههای چندفرزندی را در آن بررسی کرد. جوئل دیویس اهل هندوستان است و هشت فرزند دارد. او میگوید: «در تجربه من، والدین بیشترین مسئولیت را در قبال شادزیستن کودک خود دارند. من وقتی تازه پدر شده بودم مانند والدینم بسیار خشن بودم. رفتار و کرداری را که از فرزندانم انتظارداشتم بیشتر مواقع با انتقاد، تهدید و درنهایت مجبورکردن آنها همراه بود. خودتان میتوانید نتیجه کار را تصور کنید. از یک زمانی من و همسرم تصمیم گرفتیم رویه تربیتیمان را تغییردهیم؛ این روند نه برای خودمان خوب بود و نه برای بچهها، بنابراین رفتارمان را تغییر دادیم. ما با هم تمرکز کردیم و در ابتدای راه، بیرونانداختن همه رفتارهای بد گذشته در قبال بچهها و انرژیهای منفی خانه را شروع کردیم. در کلاسهای والدین و روانشناسی شرکت کردیم و رفتارمان تغییر کرد. رفع بدرفتاری کودک زمان میگیرد، اما سخنرانیکردن و هر رفتار انتقادی، تأثیری در آن ندارد. تهدید و اجبار چیزی نیست که ما را به هدف برساند. ما به دنبال رفتارهایی هستیم که قابل ستایش باشد. دو پیشرفت بزرگ در مسیر تجربی بسیار سخت من اینهاست؛ قبلا من انتظارات بسیار زیاد [غیرواقعی] داشتم، اگر این رویه معقول و منطقی بود، خب باید رفتارها و کارهایم تأثیرگذار بود. دقت به رفتار و یادگیری از کارهایی که بچهها هنگام بازی انجام میدهند، به ما کمکمیکند. مثلا چندمین باری که دختر پنج سالهام تابههای آشپزخانه را روی زمین ریخت، باعث شد بفهمم که او فقط درحال آزمایش و تجربهکردن است تا ببیند آیا این تابهها هر بار یک صدا را ایجاد میکنند یا نه، شاید او میخواهد صدایی را که دوست دارد از این کار به دست بیاورد. این مثال تنها چند دقیقه کوتاه مواجهه والدین با یکی از فرزندان در یک خانواده چندفرزندی شلوغ است. شما هم حتما متوجه نکته بعدی مهم در پیشرفت من شده باشید؛ ما باید برای پرکردن مخزن انرژی روحی و روانی خود وقت بگذاریم تا بتوانیم صبورتر و مهربانتر باشیم. جالب است بدانید فرزندان بزرگترم امروز به اندازه فرزندان خردسالم خوشحالنیستند، چراکه در سالهای اخیر یادگرفتهام مخزن انرژی روانم را پر کنم و در مواجهه با فرزندانم صبورتر باشم.
تک فرزندها و مشکل تعامل با جامعه
کوتی دودا، یک والد دیگر است که در محیط بسیار شلوغی بزرگ شده است؛ تقریبا همه خانوادههای هندوستان چندین فرزند داشته و به صورت مشترک با فامیل نزدیک مثل خاله، عمو و دایی زندگی میکردهاند، این فرهنگ غالب کشورشان محسوب میشود؛ با این حال در سالهای اخیر خانوادهها به سمت تکفرزندی یا دو فرزندی تمایل پیدا کردهاند، این والد هندی معتقد است: «شادبودن فضای خانه برای کودک کاملا به جو بستگی دارد. اما به نظر من محیط خانه در صورت داشتن یک برادر یا خواهر برای یک کودک، شادتر خواهد بود. داشتن خواهر و برادر برای کودک واسطهای برای برقراری ارتباط و تعامل فراهممیکند، علاوه بر این به شکوفایی استعدادهای بچهها نیز کمک میکند.» او در عین حال معتقد است در نوجوانی و سنین بالاتر برای فرزندان پذیرش یک عضو جدید در خانواده دشوارتر است، زیرا هضم این واقعیت که همه چیز براساس خواسته آنها پیش نمیرود، سخت میشود؛ بهخصوص در صورت تجربه یک محیط خلوت در خانه برای طولانیمدت.
خانوادههای مدرن هندوستان به تکفرزندی تمایل پیدا کردهاند؛ این ایده واقعا درست است یا نه؟ ماریا مالای یک مادر هندی است. او جواب دادن به این پرسش را دشوار میداند: «از آنجا که نسل جدید انتظارات زیادی دارد که برآوردهکردن همه آنها به زمان و سرمایه زیادی نیاز دارد و دقیقا همینهاست که راه پیشروی خانوادهها را دشوار میکند. خانوادههای تکفرزندی این روزها مد شده است. حالا اینکه این روند خوب است یا نه را فقط زمان میتواند بگوید. بسیاری از والدین تکفرزندها مشغولیت زیادی در کار و شغل خود دارند، بنابراین آنها زمان کمی برای فرزند خود میگذارند.» این مادر هندی این رویکرد را خوب و سالم نمیداند. «نسل جدید برخلاف نسل قبلی در چارچوب خانواده مشترک زندگی نمیکند. بنابراین در بیشتر خانوادهها هیچ پدربزرگ، مادربزرگ و دایی یا عمهای نمانده است.
منبع: www.quora.com