شهاب نبوی طـــنــزنـویــس
زندگی علمی، تخیلیمان در حالی ادامه دارد که هفته گذشته اعلام شد میخواهیم گوگل ملی داشته باشیم. بعد از شنیدن این خبر بود که احساس کردم قرار است به جای لوگوی گوگل، عکس یک اسب، یوزپلنگی، چیزی را به صفحه اول گوگل سنجاق کنیم و کار را ملی شده فرض کنیم. البته باز خدا کند این باشد چون معمولا وقتی میخواهند آدمیزاد دیگر نتواند از یک چیزی درست و حسابی و مثل قبل استفاده کند، زرتی برمیدارند و ملی اعلامش میکنند.
در خبری دیگر داشتیم که یک نماینده گفته بوده که مقاصد فردی که ساعت ۱۲ شب تا ۶ صبح از اینترنت استفاده میکند با مقاصد کاربران ۶ صبح تا ۱۲ شب متفاوت است. من این را کاملا تکذیب میکنم و میگویم که کلا من در همه ساعات شبانهروز و در حالی که دستم در نافم فرو رفته، در حال خواندن پستها و تحقیقات علمی مختلف هستم و یکسره دارم پژوهش میکنم. بیشتر تحقیقاتم را هم 12 شب به بعد انجام میدهم. در ضمن نمایندگان باید به این نکته هم توجه داشته باشند که الباقی پژوهشگران هم مانند من، از سر بیکاری رو به پژوهش آوردهاند و اگر فعلا بیخیال این مسائل شوند و برایمان کار پیدا کنند، خودبهخود از حجم پژوهشهای ما هم کم میشود.
سوژه دیگر این هفته مربوط بود به خبری که طبق آن اعلام شد ۵۰۰ نخبه ایرانی امسال به کشور بازمیگردند. ما ضمن عرض خوشامد به این عزیزان نخبه و تبریک بابت حُسن سلیقه و اینجور چیزهایشان، از آنها خواهش میکنیم که اگر جایشان خالی مانده به ما بگویند تا برویم پرش کنیم. اصلا یک مدت جاها عوض تا ببینیم میتوانند نخبه بمانند یا نه.
بچههای لوس صنعت کشورمان یا همان خودروها نیز دوباره گران شدند. یعنی دیگر خیلی گران شدند. آدم میماند که چطور و از چه زاویه و به چه شکلی این چهارچرخها را نگاه میکنند که اینقدر قیمت میگذارند. شما از هر طرف که به یک دنا نگاه کنی، حالا از زیر، از رو، عقب، جلو، قیمتش این نیست. آخه عزیزان، گوگولیها، ما قبلا آرزو میکردیم در قرعهکشی بانکی، کارخانه پفکی، مزرعه خیار چنبری، چیزی، دویست، سیصدمیلیون برنده شویم و زندگی خودمان و خانواده را کلا از نو بسازیم، اما الان با این قیمتها همگی داریم ریپ میزنیم و تسمه تایممان هم در حال از هم گسستگی است.
در این هفته علاوه بر کرک و برگهایمان که هر روز بر اثر گرانی درحال ریختن است، یک چیز دیگر هم همهاش درحال ریختن بود و آن چیزی نبود جز شاخص بورس. همین موضوع باعث شد که در طول این هفته همه کسانی که در نقش گرگ وال استریت فرو رفته بودند، خود را درحال بازی کردن در نقش آ تقی سریال آینه عبرت ببینند و گوله گوله اشک بریزند. ما ضمن آرزوی بالا کشیدن شاخص، به این عزیزان یادآور میشویم که ما هی گفتیم نکنید، بلد نیستید و این بالا رفتن منطقی نیست و به باد میروید اما ما را در قسمت چپ تالار شیشهای بورس قرار دادند و هی سهم خریدند.
این بود بهترین خبرهای هفته. دیگر ببینید بدهایش چه بود که خوبها شد این.