خبرنگار لندن نشین
عرض سلام و ادب و احترام دارم به جای جای مردم عزیز و گرانقدر کشورم که در رفاه و آرامش کامل مشغول گوش دادن به اخبار بد و ناراحتکننده ما از اروپای فرتوت، آمریکای علیل، کانادای یخزده و استرلیای وامانده هستند. باز هم از قعر چاه بیپایان غرب با محنتی جانکاه و قلبی افسرده درحالیکه استیک ناهار را در کمال ناراحتی خوردهام، با شما هستم و به همین دلیل پیشاپیش از آروغهایی که ممکن است در طول گزارش بزنم، از شما عزیزان، پوزش میطلبم.
همان طور که خبر دارید، غرب همچنان بد است و هیچ چیز خوبی اینجا پیدا نمیشود. روز گذشته در اخبار کشور چهار فصل زیبامون ایران، شنیدید که بنابر آخرین مطالعات وزارت بهداشت در کمال افتخار فقط نزدیک به 30درصد از مردم ایران از اختلالات روانی رنج میبرند. این خبر آنچنان ماله لازم بود که صبح زود سردبیر با من تماس گرفت و ضمن بیدار کردن من از خواب ناز، ازم خواست تا گزارشی از وضع بیماران روانی در غرب برایتان آماده کنم تا خبر داخلی را
بشورد و ببرد.
خلاصه بگویم و الکی دردسرتان ندهم: اینجا همه دیوانهاند. خیابانها پر است از خیل دیوانههایی که راه میروند و با هم حرف میزنند و به کار و زندگیشان میرسند. بنابر آخرین پژوهشهایی که توسط خودم انجام شده نزدیک به 150درصد از مردم غرب از اسکیزوفرنی، شیزوفرنی، آنسوفاتی، جوزپه تورناتوره و دیگر بیماریهای روانی که لیست آن را در ویکیپدیا میتوانید پیدا کنید رنج میبرند و خوشبختانه یا متاسفانه از این رنج میمیرند.
ایندرصد بیسابقه بیماری درحالی توسط طیف گستردهای از محققان جهان ازجمله سلطان علی پروین مورد تأیید قرار گرفته که نشان از بیماری روانی افراد بیش از تعداد انسانهای موجود دارد. کار به جایی رسیده که بعضی از مردم غرب برای کاور کردن درصد بهدست آمده ما، مجبور شدند چند بیماری را به صورت همزمان داشته باشند که این هم نشان از ضعف و انحطاط غرب و ایادی آنها دارد.
امروز من برای نشان دادن شدت بیماری در اینجا، مصاحبهای داشتم با چند نفر از مردم عادی کوچه و خیابان و از آنها پرسیدم که آیا شما وقتی قیمت دلار بالا میره، حمله میکنید به صرافیها که دلار بیشتر بخرید؟ یا اینکه برای پیش خرید خودروی نامعلوم با زمان تحویل نامشخص، پول واریز میکنید؟ که متاسفانه اختلالات روانی آنها باعث شد مثل بز اخفش فقط من را نگاه کنند. دیوانگی بهحدی در اینجا زیاد است که حتی برای احتکار پوشک و دارو هم کسی اقدام نمیکند.
اما چه چیز باعث رشد چشمگیر بیماران روانی در غرب شده است؟ آیا غیر از سیاستهای اقتصادی و لیبرال دموکراسی، اومانیسم، فاشیسم، فتشیسم و لغتهایی از این دست است؟ چطور از جماعتی که شاعرش مرتبط میگوید: «دیوونه، دیوونه، دیونه شو دیوونه» و چند نفر(که الهی من قربانشان بروم) دور وبرش حرکات موزون میکنند، انتظار سلامت روان دارید؟
آیا وقت آن نرسیده که غرب از این رفتار اشتباه خود دست بردارد و با گریه و زاری به دامان ما برگردد؟ پاسخ به این سوال را به عهده وجدانهای پاک و عقلهای سلیم میگذاریم.