شماره ۲۱۶۸ | ۱۳۹۹ سه شنبه ۳۰ دي
صفحه را ببند
شیده لالمی معمار کلمات بود

عبدالرسول وصال مدیرمسئول پیشین روزنامه شهروند

آنچه مرگ به ما می‌آموزد چگونه زندگی کردن است. راستی اگر مرگ نبود آیا یک لحظه می‌توانستیم درباره زندگی و شور آن فکر کنیم؟ درون‌مایه زندگی، آتش مرگ است و شور امید به ماندن و بقای بیشتر را در آدمیان زنده نگه می‌دارد. مرگ به انسان، خیلی خوب می فهماند که مدت کوتاهی در اختیار داری تا هر آنچه می‌خواهی بسازی. مرگ، ما را در یک ماراتن پرشتاب و جذاب برای زندگی بهتر و موفق‌تر رهنمون می‌نماید. آدم‌هایی که درک صحیحی از مرگ دارند خوب می‌فهمند که چگونه باید زندگی کنند و هنگامی که خوب زندگی می‌کنند شیدای مرگ می‌شوند. در یک دوره کوتاه هر آنچه باید تسخیر می‌کنند و راه صد ساله را یک شبه طی می‌نمایند. شور و امیدی که خانم «شیده لالمی» برای زیستن داشت و همه دوستان و همکارانش به این خصیصه شهادت دادند رکن اصلی فهم او از داستان مرگ بود. او قبل از مردن به استقبال مرگ رفت و با اشتیاق همانگونه که زندگی را در آغوش داشت مرگ را در آغوش گرفت. از دوره‌ای که در روزنامه ایران همکار بودیم تا روزگاری که در شهروند با او کار می‌کردم همیشه تصویر مرگ و زندگی را از او آموختم. او معمار گزارش‌های ناب اجتماعی بود برای خبرنگارانِ زمان خویش و آینده. او گاهی سناریوی گزارش برای دیگر خبرنگاران می‌نوشت و آنان را در عرصه تولید گزارش می‌فرستاد. قلم و شخصیت او با هم گره خورده بود و از دل این گره، باور مخاطب را سرشار می‌کرد. او معمار گزارش‌های بزرگی بود و از آن جمله معمار گزارش ماندگار «گورخواب‌ها» که واژه آن را به وسیله خودش خلق کرده بود و دنیایی را با آن گزارش لرزانید. خدایش رحمت کند.

 


تعداد بازدید :  299