شهرام شهیدی طـــنــزنـویــس
سنگ اول
روزی رئیسجمهوری فرانسه در بحبوبه مشکلات کشور تلفن کرد به نخستوزیرش و پرسید که «اوضاع خوبه»؟ نخستوزیر فوری جواب داد: «بله؛ همه چیز خوب پیش میرود و ما از سیر تحولات کشور راضی هستیم و از آنجا که طبق برنامهریزیهای صورتگرفته پیش میرویم مشکل خاصی هم نداریم و اوضاع کاملا بر وفق مراد است. رئیسجمهوری هم صدایش را پایین آورد و در گوشی تلفن خطاب به نخستوزیرش گفت: «آهان متوجه شدم الان با خبرنگارها هستی. بعدا حرف میزنیم. » حالا حکایت ماست و اظهارات مقامات کشورمان. آدم برنامههای اجرایی کشور را که میبیند و حرف برخی مقامات این کشور را که میشنود، ناخودآگاه یاد این گفتوگو و البته این ترانه میافتد که «همه چی آرومه، من چقدر خوشحالم....»
سنگ دوم
و اما معاون وزیر بهداشت گفته «برای مسافرت برنامهریزی جدی نکنید.» خدمت ایشان عرض کنم که برنامهریزیهای ما چیزی شبیه برنامهریزیهای مقامات کشور است. در واقع ما یک چیزی برای دلخوشی اهل خانه برنامهریزی میکنیم بعد که عملی نشد، که نخواهد هم شد، میگوییم تقدیر نبود یا شرایط حساس کنونی باعث شد امسال هم به سفر نرویم. این است که شما نگران برنامهریزیهای ما و تأثیرش بر روابط خانوادگیمان نباشید. ما سالهاست از شما دوستان آموختهایم که برنامه و برنامهریزی یک چیز تزئینی برای سر کار گذاشتن دیگران است و الزامی هم بر اجرایش نیست. هست؟
سنگ سوم
اما در اهمیت برنامهریزی این را هم اضافه کنم که طبق برنامههای مدون بهزودی و ظرف سی سال آینده از هر چهار نفر شهروند ایرانی یک نفرشان مدیر دولتی خواهد شد؛ چون سازمان جهانی بهداشت در اطلاعیهای هشدار داده که تا سال 2050 از هر چهار نفر در جهان یک نفر مشکلات شنوایی پیدا خواهد کرد و در ایران کسانی که گوش شنوا ندارند، فقط مدیران کشور هستند.
سنگ چهارم
در یک پروژه ساختمانی جلسه داشتیم. برنامه زمانی تحویل و ابلاغ نقشهها ایراد داشت. یکی از غولهای صنعت ساختمان در آن جلسه چیزی گفت که به نظرم چکیده تمام حرفهاست. ایشان گفت سه نوع دروغ در کشور داریم. اول دروغ ساده، دوم دروغ شاخدار و سوم برنامه!