شهرام شهیدی طـــنــزنـویــس
سنگ اول:
گرمای هوا این روزها به حدی رسیده که آدم فکر میکند در جهنم نشسته و این ستون را مینویسد. از اتاق سردبیر پیغام فرستادند که بحث را سیاسی نکن. راستش نمیدانم گرمای هوا چه ربطی به سیاست دارد اما میدانم سردبیر اعصاب ندارد و با اینکه آزاد هستی در تحریریه نظرت را بدهی اما ایشان هم از آزادیهای نسبیای برخوردار است که قدرت آن آزادیهای نسبی بر چیزهای دیگر
می چربد.
کلا مشکل این مملکت هم همین است که همه از یکسری آزادی نسبی برخوردارند و از یکسری آزادی نسبی هم بهرهمند نیستند. برای همین سنگ روی سنگ بند نمیشود.
یعنی آزادیهای نسبی شما چون هذلولی است، معمولا با آزادیهای نسبی دیگران مماس شده، یا آن را
قطع میکند.
سنگ دوم
هذیانگویی بالا هیچ علتی نداشت، جز تداخل دمایی گرمای هوا و تماشای مناظره انتخاباتی. راستش آدم با دیدن مناظرهها سرگیجه میگیرد که بالاخره هوا خوب است یا هوا پس است؟
سنگ سوم
از ارگانی تماس گرفتند و گفتند از ما بابت اینکه گفتهایم «گرمای هوا به حدی رسیده که آدم فکر میکند در جهنم نشسته» شکایت کردهاند.
اقدام ما برای رفع شکایت این ارگان و نیز ابهامزدایی از نشر اخبار کذب، شامل انجام موارد زیر است:
الف. نصب دماسنج در دفتر تحریریه. از نصب آن مدت زیادی گذشته اما هیچیک از بچههای تحریریه زحمت نکشیده از جایش بلند شود و نگاهی به دمای اتاق بیندازد. بچههای تحریریه معتقدند تصمیمگیری در مورد دمای اتاق در خارج از اتاق اخذ می شود.
ب. نصب دماسنج در ستاد انتخاباتی کاندیداها. متأسفانه این دماسنج احتمالا خراب است، چون با اینکه هوا گرم است اما این دماسنجها نشانی از گرمای فضا ندارند.
پ. نصب دماسنج در محل کار شهروندان:
شهروندان گفتند اگر دماسنجت چینی است که خراب است. اگر روسی است که همیشه سرما را نشان خواهد داد. اگر آمریکایی است که حتما میکروچیپی در آن است تا با این وسیله، ما را فلان و بهمان کنند. اگر دماسنجت هندی است که آلوده به ویروس جدید است و اگر دماسنجت ایرانی است که هنوز تست سومش را انجام نداده. پس دماسنجت را بردار و فلنگ را ببند.