همه روستاهای کشور خانه من‌اند

یک هلال‌احمری‌ برای کار داوطلبانه جاده‌های کشور را زیر پا می‌گذارد

بازنشسته کارخانه ذوب‌آهن سمنان است و 20 سال از عضویت داوطلبانه‌اش در هلال‌احمر می‌گذرد. نام دورافتاده‌ترین روستاهای کشور به گوش «محمدرضا شیرازیان» آشناست؛ روستاها و مناطقی که در سال‌های فعالیت داوطلبانه‌اش به همراه گروهی از دوستان خیر به آنها سر زده تا به مشکلات آنها رسیدگی کند.
می‌گوید اینکه روستای محروم کجای این آب و خاک واقع شده است برایش فرقی نمی‌کند؛ وجب‌به‌وجب این خاک را خانه خود می‌داند و برای آبادانی و جاری شدن شور زندگی در آن روستا هر کاری لازم باشد انجام می‌دهد.
امدادگران استان سمنان هم او را به عنوان امدادگر داوطلب می‌شناسند و فردی که در آموزش امداد و کمک‌های اولیه و هر برنامه دیگری در جمعیت هلال‌احمر، پیشقراول است و بی‌هیچ اما و اگری خودش را برای کمک می‌رساند.

یک تنه کاروان محرومیت‌زدایی خودش را هدایت و رهبری می‌کند؛ 20 سال فعالیت داوطلبانه محمدرضا شیرازیان در روستاها و گوشه و کنار کشور او را به عنوان خیر و داوطلب فعال در این مناطق شناسانده است.

حالا کافیست دوستانش از نیازمندی یک خانواده به او خبر بدهند. فرقی نمی‌کند کدام استان این کشور باشد و کدام روستا. جمعی از دوستان و داوطلبان را با خود همراه می‌کند و به جاده می‌زند تا به مشکلات همنوعانش رسیدگی کند.

او می‌گوید: «سال‌های زیادی است که در زمینه کارهای خیر و داوطلبانه فعالیت می‌کنم. در این مدت با مراکز مختلفی که به نوعی مددکاری اجتماعی و حمایتی انجام می‌دادند آشنا شدم، اما هیچ‌کدام از این نهادها به اندازه هلال‌احمر فعالیت‌های جامع و کاملی نداشت. برای همین عضو داوطلب جمعیت هلال‌احمر شدم.»

 

دوستان داوطلب

می‌گوید فعالیت‌های داوطلبانه‌اش حد و مرزی ندارند :«مگر می‌توان برای کار داوطلبانه حد و مرزی تعیین کرد؟ مثلا چگونه به خانواده‌ای که نیاز دارویی و درمانی دارد بگوییم نه! ما فقط به موضوع تامین اقلام ضروری زندگی یا تحصیل یا تامین پوشاک می‌پردازیم؟

نیازهای افراد در مناطق محروم خانه‌به‌خانه و فردبه‌فرد با هم متفاوت است. حتی اولویت‌های رسیدگی به این نیازها هم برای آنها متفاوت است. برای همین وقتی فردی را به ما معرفی می‌کنند پیش از هر کاری نیازهای این فرد را از او جویا می‌شویم و آنچه برای حل مشکلات نیاز است را با خیران و داوطلبان در میان می‌گذاریم.»

بارها در حوادث مختلفی مثل تصادف‌های جاده‌ای، زلزله، سیل و … با این موضوع روبه‌رو بودم که کمک ناآگاهانه چقدر می‌تواند آسیب‌زننده باشد. یک اطلاع ساده از چگونگی کمک‌رسانی می‌تواند گاهی جان یک انسان را نجات دهد  یا برعکس، با یک خطای ساده در حین کمک‌رسانی ممکن است جان انسان‌ها به خطر بیفتد

سال‌ها فعالیت داوطلبانه در گوشه و کنار کشور، گروهی از داوطلبان و خیران را با او هم‌داستان کرده است تا به وقت نیاز به سراغ‌شان برود و از آنها کمک بگیرد. از پزشک و متخصص گرفته تا کاسب و تولیدکننده و … شیرازیان می‌گوید: «بیشتر وقتم را در حال سر زدن به روستاهای مختلف و برنامه‌ریزی برای انجام کارهای داوطلبانه هستم. این کار به من انرژی می‌دهد.»

 

دستاوردی به نام تجربه

همسرش را به عنوان پای ثابت همه فعالیت‌های داوطلبی‌اش معرفی می‌کند. سال‌ها تجربه در زمینه کارهای داوطلبانه باعث شده تا امکانات اولیه‌ای برای سفر به مناطق محروم برای خود دست‌وپا کند. کم نیست تعداد دفعاتی که به همراه همسرش برای توزیع کمک‌های غیرنقدی یا مواد غذایی و… به استان‌های محروم و روستاهای دورافتاده سفر کرده‌اند.

شیرازیان می‌گوید: «3 هزار داوطلب در دامغان داریم. با تعدادی از این افراد ارتباطی نزدیک‌تر داریم و آنها هم در اغلب برنامه‌ها مشارکت دارند. اغلب با همراهی تعدادی از این داوطلبان و تیم 4 نفره‌ای از پزشکان داوطلب به کویر دامغان می‌رویم و به ویزیت رایگان در مناطق محروم می‌پردازیم.

اگر دارو در اختیار نداشته باشیم کمک‌ هزینه‌ای برای تامین دارو به افراد نیازمند می‌دهیم. در کنار این ویزیت‌ها، کمک‌های غذایی و بسته‌های معیشتی هم همراه خود به روستاها می‌بریم.»

همین فعالیت‌ها را در دیگر استان‌های کشور هم دنبال می‌کنند. نمونه‌اش کاروان سلامت و ویزیت رایگانی که ماه گذشته در منطقه کیاسر مازندران راه انداخته بودند. او می‌گوید: «در این سال‌ها به روستاها و مناطق محروم بسیاری پا گذاشته‌ام که اگر کارهای داوطلبانه نبود احتمالا هرگز گذارم به آنجا نمی‌افتاد.

در ازای این فعالیت‌ها، علاوه بر حس خوبی که از مهرورزی به دیگران می‌گیرم، تجربه‌های زیادی به دست می‌آورم. برای همین فکر می‌کنم کارهای داوطلبانه و محرومیت‌زدایی هم برای خیران و هم برای مددجوها منفعت دارد و اتفاقی پربار است. بعد از بازنشسته شدن و آزاد شدن وقتم، این فعالیت‌ها هم به اوج خود رسید.»

 

آموزش در کنار حمایت

راه‌اندازی خانه هلال روستای «جزن» یکی دیگر از فعالیت‌هایی است که او به همراه همسرش به سرانجام رسانده است. حالا همسرش مدیریت این خانه هلال را برعهده گرفته و زنان روستای جزن را به انجام کارهای داوطلبانه دعوت می‌کند.

همچنین کمک‌های خیران را به سمت این روستا هدایت می‌کنند تا خانواده‌های نیازمند را حمایت کنند. شیرازیان می‌گوید: «مردم در مناطق محروم هم به آموزش و هم به حمایت نیاز دارند. من سال‌هاست در هلال‌احمر بحث آموزش را پیگیری می‌کنم و در این زمینه هم فعالیت دارم.

برای همین هرکجا که می‌رویم تا جای ممکن اطلاعات اولیه و مهمی برای پیشگیری از حادثه و مواجهه با حادثه به مردم آموزش می‌دهم. بارها در حوادث مختلفی مثل تصادف‌های جاده‌ای، زلزله، سیل و … با این موضوع روبه‌رو بودم که کمک ناآگاهانه چقدر می‌تواند آسیب‌زننده باشد.

یک اطلاع ساده از چگونگی کمک‌رسانی می‌تواند گاهی جان یک انسان را نجات دهد  یا برعکس، با یک خطای ساده در حین کمک‌رسانی ممکن است جان انسان‌ها به خطر بیفتد.»

این روزها که کاروان‌های نذر آب راهی استان‌های درگیر تنش‌های آبی هستند، او هم کمک خیران و داوطلبان دامغان را به سمت این روستاها می‌فرستد تا با ظرفیت‌های ایجادشده در طرح نذر آب، مشکلات وسیع‌تری از روستاهای محروم جنوب و جنوب شرق کشور برطرف شوند.

مشق فقر در روستای بی‌مدرسه

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.