جنایت، پایان مقاومت در برابر خشن‌ترین سارقان پایتخت

گفت‌وگوی «شهروند» با سارق مسلح گاراژهای تهران که یک نفر را کشت

گاراژهای استان تهران را هدف سرقت‌های خشن‌وسریالی خود قرار داده بودند. ولی هرگز تصورش را هم نمی‌کردند که به اتهام قتل دستگیر شوند. آنها وقتی خود را در مقابل مقاومت نگهبان دیدند، برای اینکه او با پلیس تماس نگیرد، گلوله‌ای شلیک کردند. گلوله‌ای که مستقیم جان این نگهبان را گرفت و حالا این متهمان مسلح، دستبند به‌دست در تله پلیس گیر افتادند و از شوکی که آنها را در برابر اتهام قتل قرار داده است، می‌گویند.

سیما فراهانی _ شهروندآنلاین؛ این پرونده با وقوع سرقت‌های مسلحانه از اماکن خصوصی در تهران، در دستور کار ماموران اداره یکم پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات ابتدایی کارآگاهان نشان داد، 4 مرد جوان با 2 سلاح کلت‌کمری و کلاشینکف دست به سرقت مسلحانه از اماکن خصوصی می‌زدند. آنها با بستن دست‌وپای نگهبان‌ها سرقت‌های خود را انجام داده و متواری می‌شدند.

در بررسی‌های بیشتر کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی مشخص شد، متهمان هنگامی که قصد داشتند از یک گاراژ دست به سرقت مسلحانه بزنند، نگهبانی را هدف شلیک گلوله قرار دادند و او را به قتل رساندند. کارآگاهان در نخستین گام با تجزیه‌وتحلیل‌های اطلاعاتی هویت و مخفیگاه متهمان را شناسایی کردند و پی بردند آنها قصد دارند به‌زودی دست به سرقت مسلحانه دیگری بزنند.

دستگیری و اعتراف به 13 سرقت و قتل

کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم، با دستور بازپرس پرونده راهی مخفیگاه متهمان شدند. ماموران این مجرمان جنایتکار را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کردند. در بازرسی از مخفیگاه متهمان 2 قبضه سلاح کلت‌کمری و یک قبضه سلاح کلاشینکف به همراه اموال مسروق کشف شد. بررسی‌های بیشتر نشان داد، متهمان مقداری از اموال مسروقه را به قاچاقچیان داده و در ازای آنها موادمخدر دریافت کردند. متهمان پس از انتقال به اداره یکم پلیس آگاهی در تحقیقات ابتدایی به جرم 13 سرقت مسلحانه و قتل مرد جوان در رباط‌کریم اعتراف کردند.

سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس با بیان اینکه خط قرمز پلیس آگاهی، امنیت مردم است، گفت: «با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای کشف جرائم احتمالی و شناسایی سایر شکات در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی قرار گرفتند.»

نقشه مخوف بچه‌جنایمحل‌ها

آنها چهار مرد مسلح بودند. به کارخانه‌ها و گاراژهای شهرک شمس‌آباد و تهران می‌رفتند. دست‌وپای نگهبان را بسته و سرقت‌شان را انجام می‌دادند. مجتبی یکی از اعضای این باند است که دست به اسلحه شده و نگهبان گاراژ را به قتل رساند. مجتبی با همدستانش در قهوه‌خانه‌ای نقشه این سرقت‌های خشن‌ومرگبار را طراحی کردند. او یکی از مجرمانی است که در طرح کاشف پلیس آگاهی دستگیر شده است. این مجرم در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای این سرقت‌ها را روایت می‌کند:

چرا سرقت را در زندگی‌ات انتخاب کردی؟

به‌خاطر پول. اکثر سارقان به همین دلیل دزدی را انتخاب می‌کنند. از سر نیاز بود که تصمیم گرفتم سرقت کنم. بعد از آن دیگر به این کار عادت کردم.

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

چند سالی است که سرقت می‌کنم. البته برای این سرقت‌های اخیر، از 50 روز پیش تصمیم گرفتیم سرقت از گاراژها و کارخانه‌ها را انجام دهیم.

اعضای باند را از قبل می‌شناختی؟

ما همگی از قدیم همدیگر را می‌شناختیم. بچه‌محل بودیم. از بچگی با هم بزرگ شدیم. بزرگ‌تر هم که شدیم با اینکه تعدادی از ما از آن محل رفتند اما همچنان باهم در ارتباط بودیم.

در رابطه با این شگردتان توضیح بده.

ما معمولا در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و گاراژی را انتخاب و در طول روز آنجا را بررسی می‌کردیم. داخل گاراژ را می‌دیدیم. اگر اموال به‌درد بخوری داخل آن بود، آنجا را برای دزدی انتخاب می‌کردیم. شب برای سرقت راهی آنجا می‌شدیم.

چطور وارد آنجا می‌شدید؟

معمولا از دیوار بالا می‌رفتیم. بعد هم با تهدید اسلحه دست‌وپای نگهبان را می‌بستیم و وسایل را سرقت می‌کردیم.

چه شد که به قاتل تبدیل شدی؟

هنوز هم باورم نمی‌شود که جرمم قتل است. مقتول، نگهبان آن گاراژ بود. او با همکارش داخل اتاق سرایداری بودند. زمانی که ما وارد آنجا شدیم، ما را دید. ترسید و در را از داخل قفل کرد. می‌خواست به پلیس زنگ بزند. مرتب هم فریاد می‌زد. نمی‌دانستیم باید چکار کنیم. برای اینکه مانع او شویم، تصمیم گرفتیم شیشه را بشکنیم و از آن طریق وارد اتاق شویم تا بتوانیم او را ساکت کنیم. من اسلحه به دست بودم. تیراندازی کردم، اما تیر به کنار قلب آن نگهبان خورد.

بعد از این ماجرا چکار کردید؟

سرقت را نیمه‌کاره رها کردیم. به همکارش گفتیم به اورژانس زنگ بزند. بعد هم متواری شدیم.

اموال سرقتی را چکار می‌کردید؟

به باغی در خارج از تهران می‌بردیم. آن باغ جایی بود که ما گوسفندان چوپانان را در آنجا نگهداری می‌کردیم.

نقشه این سرقت‌ها را چطور کشیدید؟

من و دوستانم در شب‌نشینی‌هایی که در قهوه‌خانه داشتیم بدنبال راهی برای پولدارشدن بودیم. این نقشه را هم همانجا با هم کشیدیم.

اسلحه را از کجا آوردید؟

اسلحه را از غرب کشور خریدیم و سرقت‌ها را شروع کردیم.

فکر می‌کردید دستگیر شوید؟

ما حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دادیم که دستگیر شویم. چون سرقت را خیلی حرفه‌ای انجام داده بودیم و ردی از خودمان به‌جا نگذاشتیم، اما نمی‌دانیم چطور شد که پلیس ما را شناسایی کرد.

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.