[شهروند] 126 سال پیش، برابر ٢٤ آوریل ١٨٩٨ میلادی، دولت پادشاهی اسپانیا پس از اتمام مهلت اولتیماتوم مادرید به واشینگتن با موضوع خروج نظامیان آمریکایی از کوبا، به ایالات متحده اعلان جنگ داد. پس از اعلان جنگ اسپانیا، آمریکا نیز متقابلاً به این کشور اعلان جنگ داد. در حقیقت واشینگتن از مدتها قبل بیصبرانه منتظر چنین فرصتی بود تا از آن برای عملی کردن «دکترین مونرو» و پایان دادن به تاخت و تاز اروپاییها در کشورهای آمریکای لاتین نهایت استفاده را ببرد. اعلان جنگ اسپانیا به آمریکا زمانی اتفاق افتاد که این کشور مشغول تجربه شدیدترین مشکلات در مستعمرات ریز و درشت خود بود. بعدها مشخص شد مادرید کوچکترین آمادگی برای رویارویی با ایالات متحده نداشت و اولتیماتوم آن نیز یک بلوف بزرگ بود به این امید که آمریکاییها جا بزنند. اما در حقیقت اسپانیاییها چارهای جز ورود به تقابل جدی با ایالات متحده نداشتند، زیرا حمایتهای واشینگتن از آزادیخواهان مسلح کوبایی آنها را به ستوه آورده بود و این موضوعی نبود که مادرید بتواند برای مدت طولانی آن را تحمل کند.
اجرایی شدن دکترین جیمز مونرو پس از 75 سال
اواسط دسامبر ١٨٢٣ میلادی، جیمز مونرو، پنجمین رئیسجمهوری آمریکا، مداخله کشورهای اروپایی در امور داخلی کشورهای قاره جدید را اقدامی غیردوستانه خواند و کاخ سفید را ملزم به رفع آن دانست. اما استعمارگران اصلی این قاره یعنی کشورهای پرتغال، اسپانیایی و فرانسه چندان تهدید او را که بعدها به «دکترین مونرو» معروف شد جدی نگرفتند. ولی بریتانیا که برقراری یک رابطه جدی با قدرت جدید آنسوی اطلس یعنی آمریکا را در دستور کار خود قرار داده بود، با اعلام حمایت از این دکترین، سیاست دولت مونرو را مورد تایید قرار داد. طی این دکترین یا نظریه، دولت آمریکا مصمم شد از دخالت در مقدرات قاره اروپا و مستعمرات قدرتهای اروپایی خودداری کند، اما به جای آن هرگونه لشکرکشی یا فعالیت استعماری اروپاییها را در قاره آمریکا حرکتی خصمانه تلقی کند. آرزوی جیمز مونرو ولی حدود یک قرن بعد به شکل کامل جامه عمل پوشید و آمریکا دُم اروپاییها را در حیاط خلوت جنوبی خود قیچی کرد.
بلوف بیحاصل مادرید و خداحافظی با مستعمرات
تنش بین آمریکا و اسپانیا از سالها قبل آغاز شده بود و در نهایت این واشینگتن بود که با به رسمیت شناختن استقلال کوبا، بر این انبار باروت کبریت کشید و موجبات اعلان جنگ توسط مادرید را فراهم آورد. اما امید اسپانیاییها به جا زدن آمریکا خیلی زود به در بسته خورد و پس از آغاز جنگ، به دلایل مختلف از جمله لجستیک ضعیف، اسپانیا ظرف چهار ماه از آمریکا شکست خورد. نتیجه این شکست دست کشیدن مادرید از مطالبات خود در پورتوریکو، کوبا و جزیره گوام بود. اسپانیا به این ترتیب آخرین مستعمرههای خود در آمریکای لاتین را از کف داد و حتی مدتی بعد فیلیپین را نیز در قبال مبلغ خندهدار بیست میلیون دلار به آمریکا بخشید. این جنگ همچون فاتحهای بود که بر مزار شاهنشاهی اسپانیا خوانده شد. امپراتوری بزرگی که برای صدها سال در نقاط مختلف دنیا دست به مستعمرهسازی زده و حالا مجبور بود به مرزهای خود در اروپا قناعت کند.