شماره ۸۸۲ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۸ تير
صفحه را ببند
کنشی اجتماعی که ریشه در واقعیت دارد!

|  محمد احمدی  |   استاد ارتباطات|

امروزه فناوری‌های بشر به جايی رسیده است که در کمتر از ثانیه اخبار مهم و جالب در هر گوشه‌ای از جهان در اختیار همه قرار می‌گیرد و این مزیت را اینترنت و شبکه‌های مجازی در اختیار آدم‌ها قرار داده‌اند. امروزه در اکثر جوامع از این شبکه‌ها استفاده می‌شود و نمی‌توان منکر قدرت آن شد. این‌که مسائل اجتماعی در شبکه‌های مجازی انعکاس پیدا می‌کند، ریشه در واقعیت‌های اجتماعی جامعه دارد. وقتی ما می‌گوییم شبکه مجازی به این معنا نیست که مجازی است بلکه عین اصل واقعیت است. از آنجا که شبکه‌های مجازی فرصت بروز و ظهور می‌دهند و این امکان را برای کاربر خود فراهم می‌کنند تا از مسائل در هر سطحی آگاهی پیدا کند و آن را نشر بدهد، استقبال خوبی از آنها می‌شود؛ مثال عینی این فرصت‌دهی و مشارکت دادن را ما در پدیده‌های مختلفی که در ایران رخ داده می‌توانیم ببینیم. فیش‌های حقوقی نجومی، حادثه‌ای که برای سربازان نی‌ریز  فارس اتفاق افتاد و ده‌ها نمونه دیگر که همه ما از آنها کم‌وبیش آگاه هستیم. دولت و گفتمان حاکم نمی‌خواستند که در این وسعت به این حادثه توجه شود؛ اما افکار عمومی به دلیل عرق ملی این مسأله را نشر دادند و کمپین تبلیغات خوبی برایش راه انداختند که در اکثر شهرهای ایران اجرایی شد- در اکثر شهرها شمع روشن شد. اگرچه این مراسم پاسداشتی برای این سربازان بود، اما در دل خود نوعی اعتراض خاموش بود.  من معتقدم فضای مجازی از طریق شبکه‌های اجتماعی نوعی گفتمان است؛ گفتمانی که حاکی از این است که عده‌ای كه دغدغه دارند؛ ملی، محلی، منطقه‌ای و... آنها را در شبکه‌های مجازی عنوان می‌کنند. اگر قرار باشد این شبکه‌ها کم شوند ما خواهیم دید که از طریق وبلاگ‌ها، سایت‌ها و شبکه‌های دیگر این مسأله خود را نشان خواهد داد. در حقیقت راه درست این است که به این دغدغه‌ها و خواسته‌ها پاسخ داده شود؛ این‌که مسائل اجتماعی مطرح و به شبکه‌های مجازی ارجاع داده می‌شوند، امری طبیعی است که به مدد این شبکه‌ها هر روز پررنگ‌تر می‌شود؛ در واقع این عمل نوعی کنش اجتماعی است با ابزاری متفاوت. همین صحبت‌ها و ردوبدل شدن نظرات که در این شبکه‌ها اتفاق می‌افتد، می‌تواند در دنیای واقعی نیز بین دو یا یک گروه اتفاق بیفتد پس کنشی است که ابزارش متفاوت است. ابزاری که توانسته زمان و مکان سریع‌تری را در اختیار افراد قرار بدهد. شبکه‌های مجازی مسأله‌ای را مطرح و آن را دغدغه مردم می‌کنند؛ کاری که اهمیت خود را دارد. شاید عده‌ای بر این عقیده باشند که گروهی تنها در قبال نشر خبری، عکس پروفایل خود را تغییر می‌دهند و هیچ کنش یا فعالیتی در راستای حل مسأله انجام نمی‌دهند! به اعتقاد من همان تغییر عکس پروفایل هم نوعی حمایت از یک جریان است و این نشان می‌دهد که لایه‌های مختلف جامعه مطالبات زیادی دارند! و اگر بخواهیم این ابزار را نیز حذف کنیم، این کنش اجتماعی به وجود آمده ادامه خواهد داشت؛ چون ریشه در واقعیت دارد. قبل از کانال‌های شبکه‌های اجتماعی از طریق فیس‌بوک و قبل‌تر از آن از طریق وبلاگ و پیش‌تر از آن از طریق سایت و قبل‌تر از آن هم در روزنامه‌ها این مطرح کردن و نشر اخبار وجود داشتند و شبکه‌های مجازی سرعت نشر را بالا برده‌اند. ما مطرح کردن مطالبات را در دوره‌های مختلف به طرق مختلف  داشته‌ایم و امروزه مطرح کردن  مطالبات وسعت بیشتری یافته است؛ مطالباتی که شاید گاهي اعتراض به مسائلی نیز باشد. خیلی مواقع جریاناتی که در همین شبکه‌ها به راه می‌افتند، به نفع گروهی ادامه پیدا می‌کنند و گروهی قدرت سیاسی را به دست می‌گیرند؛ روشی که در تمام دنیا عملی می‌شود! نمی‌توان این مسأله را انکار کرد که این شبکه‌ها ارتباط فردی و میان‌گروهی را بسط داده‌اند و همان‌طور که مطالبات و خواسته‌ها مطرح می‌شوند، روی نظر و عقیده مردم نسبت به موضوعی اثر می‌گذارند. در گذشته ما رسانه‌های کلاسیک مثل کتاب، روزنامه و بعد از آنها رسانه‌های مدرن همانند رادیو و تلویزیون را داشتیم؛ اما در دنیای امروز اینترنت وسیله ارتباطی پست‌مدرن یا فرامدرن است و خاصیت اصلی‌اش در پیام ساختارشکنی است. درواقع قاعده‌مند نیست، بی‌زمانی است و هر لحظه می‌توانی خودت خبرنگار شهروند باشی! در شبکه‌های مجازی شما مطلبی را قرار می‌دهید و دیگران هم درباره آن نظراتشان را اعلام می‌کنند؛ یا تأیید یا تکذیب! این نشان از این دارد که ما وارد عصری شده‌ایم که مولتی‌مدیاست یعنی در ارسال پیام، در تولید، جست‌وجو و انعکاس خبر. به نظر من سوال اصلی این است که چرا ایرانیان در این حد از شبکه‌های اجتماعی استقبال می‌کنند و عضو آنها می‌شوند و پیگیر این شبکه‌ها هستند؟ شاید فضا را مناسب می‌بینند تا نظرات و نیازهای‌شان را اعلام کنند.


تعداد بازدید :  99