| حمید حاج اسماعیلی | کارشناس اشتغال|
نارضایتی افراد از شغلشان چند عامل جدی دارد که به نظر میرسد مهمترین آن موضوع عرضه و تقاضا در بازار کار باشد. وقتی در جامعهای تقاضا برای کار زیاد است و در مقابل جذب نیرو با محدودیت انجام میگیرد، افراد مجبور میشوند که هر شغلی که به آنها پيشنهاد شد را بپذیرند بیآنکه به آن علاقه داشته باشند و چون در انتخاب شغلشان علاقه وجود نداشته است، ناخودآگاه این احساس عدمرضایت هم در آنها به وجود میآید. نکته دوم بحث درآمدی افراد است؛ خیلی از افراد شغلی را که دوست دارند، درآمد کمی دارد و بنابراین مجبور میشوند کاری را انجام دهند که درآمدش بهتر است؛ اما به شرایط روحی یا حتی رشته تحصیلیشان نمیخورد و در جواب علت انتخاب چنین شغلهایی هم مسأله درآمد را مطرح میکنند و میگویند چون پول خوبی دارد، قبول کردم. عامل سوم بحث تحصیلات دانشگاهی است. بیشتر افرادی که الان جزو شاغلان جامعه محسوب میشوند در زمانی وارد دانشگاه شدند که رتبهای که کسب کرده بودند، رشته تحصیلیشان را مشخص کرده بود و بنابر رتبه رشتهای را انتخاب میکردند و همین عامل یکی از بزرگترین دلایل نارضایتی افراد از شغلشان است؛ چون بعد از تحصیل مجبور بودند در شغلی فعالیت کنند که رتبه کنکورشان برای آنها انتخاب کرده بود نه علاقه و مهارتشان. رابطه هم عامل بسیاری از سرخوردگیهای بازار کار است. فرد میبیند که رابطه نقش صعود افراد در ردههای کاری محسوب میشود و بنابراین نسبت به کار و زحمتی که برای آن میکشد، بیانگیزه میشود. از طرفی مشاغل ما در ایران تخصصی و استاندارد نیستند؛ بهطور مثال 6000 شغل در ایران تعریف شده است که حدود هزار شغل آن در رده شغلهای خطرناک طبقهبندی میشوند. خیلی از افراد هم شغلشان را نه برای تخصص، نه تحصیلات و نه حتی درآمد انتخاب میکنند فقط آن کار را انجام میدهند چون برایشان «پرستیژ» دارد. راهحل این مشکل در توسعه بازار کار است. اگر فرصتهای شغلی زیاد باشد و فرد بتواند بهراحتی شغلی را انتخاب کند که به آن علاقه دارد طبعا با انگیزه بیشتری هم آن را انجام میدهد و از آن راضیتر است. دستمزدها در بازار کار هم باید عادلانه شود. بخش خصوصی توانایی پرداخت بالایی ندارد و بسیاری از افراد شاغل در این بخشها مشکل نارضایتی شغلی به علت مسائل مالی را دارند. نظام تربیتی و اجتماعی کشور هم باید به سمتی برود که برای مشاغل مختلف ارزش قایل شود و اگر کسی شغلی را دوست دارد که شاید در دید عمومی جامعه شأن بالایی نداشته باشد، از انتخاب آن نهراسد و بداند که هر شغل نیازی از جامعه را برطرف میکند و باید به آن احترام گذاشته شود.