مریم طالبی| براساس آمارهای رسمی هماکنون 214هزار خانوار عشایری در کشور زندگی میکنند که این جمعیت قابل توجه، حدود 35درصد صنایع دستی کشور را هم تولید میکنند. قطعا عشایر هم مثل دیگر اقشار جامعه به آموزشهای امدادی و فعالیتهای داوطلبانه نیاز دارند؛ چراکه احتمال وقوع حادثه در هیچ نقطهای از کشور صفر نیست. از طرف دیگر، به دلیل اینکه عشایر در طبیعت زندگی میکنند، مخاطرات گوناگونی هم در کمین آنهاست، به همین دلیل ارایه آموزشهای امدادی و برپایی مانورهای مختلف امدادی و داوطلبانه برای عشایر یکی از الزامات حیاتی است. بنابراین برپایی و توسعه این کانونهای عشایری امری ضروری است؛ چراکه عشایر با مخاطرات متفاوتی دست و پنجه نرم میکنند و لازم است روش برخورد با این حوادث و مخاطرات را آموزش ببینند. در این گزارش، طی گفتوگوهای تحلیلی که با مدیران ارشد جمعیت هلالاحمر انجام شده است، به لزوم برپایی کانونهای عشایری هلالاحمر در سطح کشور پرداختهایم.
جمعیت فراموششده عشایر را دریابیم
دکتر بهروز کارخانهای، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان همدان معتقد است: «جمعیت باید بتواند محلهای استقرار عشایر را پیدا کند و از اینکه در چه دورههایی، در کدام محلها مستقر میشوند نیز اطلاع یابد.» پس از اطلاع از محل استقرار عشایر، به عقیده کارخانهای، «در این حالت جمعیت میتواند مربیهایی را برای ارایه آموزشهای امدادی به محل استقرار عشایر عزیز کشورمان اعزام کند؛ چراکه دسترسی عشایر به مراکز فوریتی پزشکی بسیار کم است، بنابراین کسب آموزشهای امدادی برای آنها بسیار مفید خواهد بود.» بنا به گفته کارخانهای، عشایر به خودی خود زندگی در شرایط سخت را تجربه میکنند. این در حالی است که متأسفانه بسیاری از آنها روش برخورد با حوادث گوناگون را نمیدانند. مثلا برخی از خانوادهها نمیدانند اگر لقمهای در گلوی کودکشان گیر کند، چگونه آن را بیرون بیاورند یا اینکه چگونه کسی را احیا کنند یا جلوي خونریزی مصدوم را بگیرند. به نظر کارخانهای «شایسته است جمعیت هلالاحمر، طرح دادرس را در بین عشایر نیز به اجرا درآورد. با اجرای این طرح، دانشآموزان عشایری نیز میتوانند آموزشهای امدادی لازم را کسب کنند که این آموزشها برای آینده این دانشآموزان بسیار کاربردی و مفید خواهد بود». لازمه اجرای طرح کانونهای عشایری در کشور توسط جمعیت هلالاحمر، به اعتقاد این مقام مسئول «هماهنگی جمعیت با اداره امور عشایر کشور است تا جمعیت بتواند طی ارایه آموزشهای امدادی به عشایر و انجام مانورهای مختلف در بین آنها، به توسعه این کانونهای عشایری بپردازد و در این مسیر موفق عمل کند.» مربیهایی که برای آموزش بین عشایر اعزام میشوند، به قول کارخانهای «باید رابطه صمیمانهای با عشایر برقرار کنند. مثلا ساعاتی را با آنها زندگی کنند، با آنها غذا خورده و چای بنوشند تا بتوانند اعتمادشان را جلب کرده و سپس به آموزش آنان اقدام کنند. دلیل این مسأله آن است که برخی از عشایر، امکان دارد دیرتر از حدمعمول به غریبهها اعتماد کنند.» از طرف دیگر به اعتقاد این مقام مسئول «تنها آموزشدادن به عشایر برای درونیکردن آموزشهای امدادی کافی نیست. جمعیت باید به بازآموزی آموزشهای خود نیز مبادرت ورزد.» از آنجا که جمعیت هلالاحمر مخصوص همه اقشار و آحاد جامعه است، به باور این مقام مسئول «باید در نظر داشت که بستر مناسب برای فعالیت همه اقشار جامعه را فراهم کنیم. متأسفانه در جمعیت هلالاحمر به برخی از اقشار جامعه مثل عشایر و افراد دارای معلولیت توجه کمتری میشود.»
شناخت متقابل لازمه تشکیل کانونهای عشایری
دکتر محسن مومنی، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان اصفهان نیز خاطرنشان میکند: «به عقیده بنده، پیش از اینکه فردی وارد جمعیت هلالاحمر شود، باید درخصوص اهداف و رویکردهای جمعیت شناخت کافی را کسب کند.» به باور این مقام مسئول متأسفانه مشکلی که در جمعیت دیده میشود، این است که بسیاری از افرادی که وارد جمعیت میشوند، بدون شناخت کافی به عضویت این جمعیت درآمده و پس از مدت کوتاهی جمعیت را ترک میکنند. به اعتقاد مومنی «جمعیت باید پیش از ارایه آموزشهای امدادی به عشایر، زمینه شناخت آنها را از جمعیت فراهم کند تا افراد و اقشار مختلف، بسته به توان خود برای عضویت و انجام فعالیتهای داوطلبانه در آن اقدام کنند.» از طرف دیگر به عقیده این مقام مسئول «شناخت باید دوطرفه باشد؛ به این معنا که جمعیت نیز باید به شناخت مخاطراتی که عشایر را تهدید میکند، بپردازد تا متناسب با آن مخاطرات و حوادث برای آموزش به آنها مبادرت ورزد.» ضمن اینکه همین فرآیند شناخت بین جمعیت هلالاحمر و عشایر نیازمند صرف زمان کافی است. به قول این مقام مسئول «پس از کسب این شناخت دوجانبه، میتوان وارد عمل شد و آموزشهای امدادی و فعالیتهای امدادی را با عشایر آغاز کرد.» مومنی ادامه داد: «بهدنبال این شناخت، میتوان با سبک زندگی و شیوه فعالیتهای عشایر هر منطقه آشنا شد. در نتیجه میتوان فهمید که مثلا در برخی از محلهایی که عشایر اسکان دارند، مارگزیدگی و عقربگزیدگی فراوان است. پس در آن مناطق، آموزشهای مرتبط با این مخاطره به آن گروه از عشایر ارایه میشود. به همین ترتیب آموزشهای بهداشتی، امدادی، فردی و اجتماعی دیگر را نیز میتوان با همین شیوه ارایه کرد.» مومنی در پایان گفت: « بالاخره پس از انجام این مراحل ابتدایی، باید جویا شد که کدام افراد مایل به تشکیل گروههایی برای کمک به همنوعان خود هستند تا بتوان برای آموزش کمکهای امدادی به آنها سرمایهگذاری کرد. از طرفی باید از بین آنها افرادی را بهعنوان پل ارتباطی مردم عشایر و جمعیت انتخاب کرد تا بتوانند در صورت نیاز، نیازمندیهای عشایر را به گوش مسئولان جمعیت برسانند.»