شماره ۹۰۴ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۵ مرداد
صفحه را ببند
ناصر تقوایی:
بعد از رفتن کیارستمی در خلأ زندگی می‌کردم

آی‌سینما|  یکشنبه‌شب خانه هنرمندان نخستین جلسه از هفته فیلم ناصر تقوایی را با مروری بر آثار پیش از انقلاب او آغاز کرد. نخستین شب از هفته فیلم ناصر تقوایی با مرور آثار پیش از انقلاب این فیلمساز یعنی «آرامش در حضور دیگران»، «نفرین»، «صادق کرده» و سریال «دایی‌جان ناپلئون» آغاز شد. اجرای این مراسم را جواد طوسی به عهده گرفته بود که ابراز خرسندی کرد از این‌که مراسم به‌مناسبت سالروز تولد تقوایی برگزار می‌شود. سخنرانان دیگر این برنامه سیروس الوند و فریدون جیرانی بودند که پس از نمایش گزیده‌هایی از آثار تقوایی درباره او صحبت کردند.
سیروس الوند در این جلسه ناصر تقوایی را فیلمسازی تکرارنشدنی خواند و گفت: «فیلمسازانی مثل کیمیایی، مهرجویی و تقوایی بدون قرار و به‌صورت خودجوش موج نو سینما را به وجود آوردند.»
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش تقوایی را فیلمسازی دانست که به دو عنصر ادبیات و قاب‌بندی که عناصر اولیه تصویر است، تسلط دارد. این فیلمساز با اشاره به این‌که تقوایی علاوه بر این‌که دستی بر ادبیات دارد از نوجوانی نیز در استودیو کار کرده است، ادامه داد: «تقوایی مهندس سینماست و این مهندسی را در فیلمی مثل «نفرین» می‌بینید. یکی از عناصری که سینما به آن متکی است جغرافیاست که مردم‌شناسی می‌آورد. شما در این فیلم سه یا نهایتا چهار کاراکتر دارید، اما در آن مردم‌شناسی می‌بینیم و مخاطب نسبت به آنها آشنایی و تسلط پیدا می‌کند یا وقتی «ناخدا خورشید» را می‌بینید نسبت به یک دوران و مردم اشراف پیدا می‌کنید.» به گفته او تقوایی در این فیلم با وجود موضوعی مثل قتل هیجان‌زده نمی‌شود تا صحنه‌هایی اکشن خلق کند.
تقوایی صحبت‌هایش را با اشاره به این‌که سینمای ایران دارای مشکلاتی است که مربوط به امروز نمی‌شود، شروع کرد و گفت: «این مشکلات هم از یک نگاه رسمی می‌آید، مشکل مردم و نگاه آنها نیست. همیشه هر کس هر فیلمی را که دوست داشته نگاه کرده، از فیلم‌فارسی تا دیگر فیلم‌ها.» به گفته او قرار نیست همه یک‌جور فیلم ببینند و فروش فیلم‌های فرهنگی نیز مدیون فروش فیلم‌های تجاری است که مردم را به سینما رفتن عادت داده‌اند.
او در ادامه صحبت‌هایش گفت: «سینما به‌سرعت جای خودش را در ایران باز کرد، طوری که زورش حتی به ادبیات چند‌هزارساله نیز رسید. من هیچ کتابی را سراغ ندارم که به اندازه یک فیلم یا حتی به اندازه یک سانس فروش رفته باشد و نمی‌توانیم بگوییم این به آن دلیل است که فیلم دیدن آسان است و کتاب خواندن تمرکز می‌خواهد.» به گفته او، همه هنرها یک جا به هم می‌رسند و آن سینماست.
تقوایی همچنین با اشاره به اصطلاح «نفس سالن» در تئاتر که به بازیگر انرژی می‌دهد یا انرژی او را می‌گیرد، گفت: «در سینما هم اگر یک تماشاگر متوجه نکته ظریفی در فیلم بشود، آن هوشیاری مثل برق به کل سالن منتقل می‌شود.» او 10بار تماشای یک فیلم در سالن را مثل دیدن 10 فیلم متفاوت دانست.
تقوایی با اشاره به این‌که سینمای ما از 1309 آغاز شده و دیگر جوان نیست، ادامه داد: «جالب است که سینما در 50‌سال توانست در ایران جای هنری مانند شعر را که به مدت 8 قرن مهم‌ترین هنر ما بود، بگیرد و این تحولی عظیم در جامعه است، به‌طوری که امروز کیارستمی را بیشتر از سعدی دوست ‌داریم.»
 به گفته او کیارستمی فصل جدیدی در سینمای ایران تعریف کرده که هنوز هم جوان است.
او در ادامه به فیلم «نان و کوچه» از ساخته‌های عباس کیارستمی در کانون پرورش فکری اشاره کرد که درباره کودکی است که هر روز در راه به سگی برمی‌خورد که می‌خواهد نان او را بگیرد و تکرار این صحنه‌ها در فیلم را به ترجیع‌بند در شعر تشبیه کرد.
تقوایی همچنین در بخشی از صحبت‌هایش به این‌که پس از مرگ عباس کیارستمی حال و روز خوشی نداشته است، اشاره کرد و گفت: «از روزی که او از بین ما رفته نخستین‌بار است که از خانه بیرون می‌آیم. بعد از درگذشت او در خلأ زندگی می‌کردم. پس از روز فوتش تصویر او لحظه‌ای از جلوی چشمم کنار نمی‌رود. عباس کیارستمی بسیار زحمتکش بود و متاسفانه در اوج هنرش اجل دامنش را گرفت، هرچند که آدم‌هایی مثل او مرگ‌‌ناپذیرند و موجی از نوجوانان راه او را در آینده ادامه خواهند داد.»


تعداد بازدید :  178