شماره ۹۳۰ | ۱۳۹۵ شنبه ۶ شهريور
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت

فضيلتى چون جهاد نباشد و هيچ جهادى چون پيكار با هواى نفس نيست.امام باقر(ع)

دریای عشق
عشقی به تازه باز گریبان گرفته است
آه این چه آتش است که درجان گرفته است
ای دل ز اضطراب زمانی فرو نشین
دستم به زور دامن جانان گرفته است
آن لعل آبدار ز تسخیر کائنات
خاصیت نگین سلیمان گرفته است
از هر طرف که می‌شنوم بانگ غرقه است
دریای عشق بین که چه طوفان گرفته است
دارد سر خرابی عالم به گریه باز
این دل که، همچو شام غریبان گرفته است
آه و فغان شیونیانم بلند شد
گویا طبیب دست ز درمان گرفته است
نیلی قبا و طره پریشان و سینه چاک
آیین ماتمم به چه سامان گرفته است
صوفی بیا که کعبه مقصود در دل‌ست
حاجی به هرزه راه بیابان گرفته است
یا رب کجا رویم که در زیر آسمان
هر جا که می‌رویم چو زندان گرفته است
نتوان گشودنش به نسیم ریاض جلد
آن دل که در فراق عزیزان گرفته است
کافر چنین مباد ندانم رضی تو را
دود دل کدام مسلمان گرفته است
رضی‌الدین آرتیمانی


تعداد بازدید :  210