لیدی مری شیل، همسر جستن شیل وزیرمختار انگلیس در ایران در دوران ناصرالدین شاه قاجار بوده است. او در سال 1849 میلادی برابر با 1227 خورشیدی به همراه همسر و چهار خدمهاش به ایران وارد شد. سفر و ماموریت این گروه سه سال و ده ماه به درازا کشید. مری شیل در این زمان خاطرههای سفر خود و جریان امور و رخدادهای درونی ایران را نگاشت و اثر خود را با نام «جلوههایی از زندگی و آداب و رسوم ایران» در سال 1856 میلادی منتشر کرد. او همزمان با ماه محرم در تهران حضور داشته و درباره شیوه برگزاری مراسم عزاداری شیعیان مینویسد «ماه دسامبر امسال مصادف با ماه محرم بود. در این ماه شیعیان مراسمی به عنوان یادبود و ذکر مصیبت امامحسین (ع) و خانوادهاش در صحرای کربلا، برگزار میکنند. این واقعه به قدری ایرانیها را تحت تاثیر قرار داده است که جریان آن را به صورت یک برنامه نمایشی درآوردهاند. باید صحنههایی را که برای یادآوری این واقعه ترتیب داده شده و حرکات ایرانیها را دید، تا بتوان وضع را کاملاً تصور نمود: از هر گوشهای صدای مداوم ناله و زاری همراه با نثار نفرین و دشنام به مرتکبین این جنایت درباره نوه پیغمبر و خانواده او شنیده میشود. گاهی هیجان و احساسات مردم به جایی میرسد که ایفاکننده نقش شمر هدف ناسزای مردم قرار میگیرد و به زحمت میتواند خود را از شر نگاههای غضبآلود در امان نگهدارد». او احساس شرمساری میکند که شکیبایی کافی برای تماشای همه برنامههای دهه اول محرم را نداشته است «این برنامه معمولا ده روز ادامه دارد که هر روز به مدت چند ساعت اجرا میشود. و باید با کمال شرمساری اعتراف کنم که صبر و حوصله و کنجکاوی من آنقدر نبود که بتوانم طاقت تماشای آن برنامهها را داشته باشم و تنها به مشاهده چند برنامه آن اکتفا نمودم.» او از برنامهای به نام ایلچی فرنگ نام میبرد «یکی از برنامههای این ده روز، نمایش «ایلچی فرنگ» است که به عنوان سفیر خیالی یکی از کشورهای اروپایی (محتملا یونان) در بارگاه یزید، به هنگامی که سربریده امام حسین (ع) را به بارگاهش میبرند، حضور داشته و با دیدن این منظره نسبت به این کشتار وحشیانه اعتراض میکند و سرانجام در اثر همین بیمبالاتی، به افتخار شهادت نائل میگردد. معمولا اشتیاق فراوانی وجود دارد که مدل لباس این سفیر حتما به صورت اروپایی باشد و بالاتر از همه کجکلاه پرداری هم به سر نهاده باشد. چند سال پیش نیز نمایندگانی به سراغ شوهرم آمدند تا لباس و کلاه او را برای استفاده «ایلچی فرنگ» قرض کنند». این بانوی انگلیسی در دوره قاجار تصریح میکند از اجرای آیین تعزیه و شنیدن مصیبتهای رفته بر امام حسین (ع) و یارانش به شدت متاثر میشده است «حضور در چنین مجلسی که چندین هزار نفر در ماتم و اندوه عمیقی فرو رفتهاند برای من بسیار غریب بود. چون اصولا ایرانیها در گریه و زاری خصوصیات ویژهای دارند. موقعی که یکی از آنها شروع به گریه کرد بقیه هم به او تاسی میکنند و ناگهان همه را گریه فرامیگیرد. گاهی از اوقات من هم حس میکردم بر اثر شنیدن این همه آه و ناله، اشک من آماده سرازیر شدن است و با زنهای ایرانی اطراف خودم در عزاداری شرکت میکردم، که البته این موضوع خیلی باعث خوشایند آنها میشد ولی باید اذعان نمایم که بعضی از قسمتهای این برنامه آنقدر عمیق و پراحساس اجرا میگردید که فوقالعاده متاثرکننده بود».