فردریک چارلز ریچاردز سیاح انگلیسی بود که پس از شنیدن توصیفهای سرپرسی لورن از ایران به ویژه درباره اصفهان، شیراز و یزد، سفر خود را به سمت ایران آغاز کرد. او که در دوران پهلوی اول به ایران آمد، طراحی چیرهدست بود، از اینرو توانست حدود 48 تابلوی زیبا از شهرها و مناظر گوناگون ایران بکشد. اشتیاق وی برای دیدن سراسر ایران، از آنچه برمیآمد که درباره ایران و زیباییهای آن شنیده بود. این جهانگرد همزمان با ماه محرم در یزد اقامت داشته است، به همین دلیل درباره شیوه برگزاری عزاداری مردم این شهر روایتی جذاب ارایه میدهد «احساسات مذهبی در شهر یزد خیلی جدیتر از اغلب شهرهای ایران است. قبل از ماه محرم مجالس وعظ و روضهخوانی در بازارها برپا میشود. در یزد مراسم ماه محرم با چنان شور و حرارتی برگزار میشود که بعضی اوقات به یک اضطراب و التهاب مذهبی مبدل میگردد. در میدان، که مقابل مدخل اصلی بازار واقع شده، چوببست بزرگی تعبیه شده که نماینده یک نوع تابوتی است به نان «نخل» و هر سال آن را با شال و آیینه میپوشانند. این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد، دور میدان حمل میشود. این مردان در زیر نخل اجتماع میکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود. این دستگاه یا چوببست از قطعات عظیم چوب که وزن آنها نیز خیلی زیاد است ساخته شده و به قدری بزرگ است که نمیتوان آن را از میدان خارج کرد یا از در اصلی بازار، که به کوچه منتهی میگردد، داخل کرد». ریچاردز سپس به تعزیه و محتوای یکی از این نمایشها میپردازد «در طی محرم سلسلهای از نمایشهای غمانگیز شبیه نمایشهای معجزه در قرون وسطا در کوچه و خیابان به مورد اجرا گذاشته میشود. این نمایشها از تأثرآورترین قسمتهای شهادت برگزیده شده است و نمایشی که به وجود میآید بسیار تماشایی و جالب توجه است. قبل از نمایش این صحنهها، چندین شب متوالی تمرین میکنند. فریادهای مکرر و موزون اجراکنندگان نمایش هنگام تمرین که سرانجام مبدل به نالههای جانسوز میشود به گوش یک نفر خارجی، که ممکن است در آن حوالی باشد، بسان غریو مردمی هیجانزده است که مشغول اجرای مراسم مخصوص مذهبی خود میباشند». محتوای یکی از آنها، همان نمایشی است که مادام کارلاسرنا از آن با عنوان «ایلچی فرنگ» یاد کرده بود «یکی از وقایعی که در مراسم ماه محرم در کلیه شهرها و نقاط ایران به معرض نمایش گذاشته میشود به قرار ذیل است: گفته میشود که هنگام وقوع واقعه کربلا یک سفیر فرنگی شفاعت شهید مقدس را کرد. به یادبود این اتفاق یک نفر ایرانی به جامهای، که از نظر مسلمین لباسی انگلیسی است، ملبس میشود و برای نشان دادن مراتب قدردانی شیعیان در مقابل این کار خیر، نقش مهمی را در این مراسم عهدهدار میگردد». روایت این دو جهانگرد البته اندکی متفاوت است. او سپس به مراسم روز عاشورا و سینهزنی در این روز اشاره میکند «در روز عاشورا صحنههای زیادی به معرض نمایش گذاشته میشود. حرکت کاروان کوچک از مکه و ورود آنها به کربلا و جنگیدن و سرانجام قتل و اسارت زنها و کودکان و رنج تشنگی و شهادت امام حسین (ع) توسط هنرپیشگان در نهایت اخلاص نشان داده میشود. قبل از آغاز این نمایشها روحانیون سرودههای مخصوص میخوانند و عدهای زنجیرزن و سینهزن به زنجیرزدن و سینه زدن مشغول میشوند. زنجیرزنها شلوارهای گشاد سیاه به پا دارند و یک پیراهن گشاد یقهباز روسی دربرمیکنند و یک کمربند چرمی روی آن میبندند».