شهرام شهيدي طنزنویس [email protected]
بالاخره اثبات شد در ایران با موضوع «توان پیشبینی وقایع پیشرو» به مانند پیشگویی و فالبینی برخورد میشود. یعنی کسی که بتواند چشمانداز اقتصادی سیاسی کشور را پیشبینی کند، احتمالا مرتکب کار زشت و ناپسندی شده است. سیاهنمایی نمیکنم و برای حرفهایم سند دارم به چه مستدلی. اصلا هم مو لای درزش نمیرود. سند من اظهارات محمدرضا باهنر است که گفته «برخی میخواستند من را متهم کنند که پیشبینی خوبی دارم.» دیدید؟ ایشان اعتراف کرده در این کشور کسی که خوب پیشبینی کند، باید درمقام متهم پاسخگو باشد. خب الحق که آدمها هم حق دارند نگران پیشبینیها باشند و از آنها بترسند. البته در ایران دوجور ترس از پیشبینی وجود دارد. نوع اول این است که یک نفر موضوعی را پیشبینی میکند و موضوع عینا اتفاق میافتد. مثلا کارشناسان اقتصادی پیشبینی میکردند درطی زمامداری احمدینژاد اقتصاد مملکت هشتپلکو میشود که پیشبینیشان به واقعیت پیوست و این همه وقت از دوره احمدینژاد گذشته اما ما هنوز نتوانستهایم از وضع حاد هشتپلکو خلاص شویم.
نوع دوم ترس از پیشبینی که خیلی هم حادتر است. پیشبینیهایی که مانند فعل معکوس در برره عمل میکنند و نتیجهای کاملا عکس پیشبینی کارشناسان حاصل میشود. برای مثال کلیه تحلیلگران اصلاحطلب سال 1384 پیشبینی میکردند احمدینژاد به هیچوجه در انتخابات سال 84 شانس این را ندارد که برنده انتخابات شود. اما شد!
از این دوحالت بدتر مسائلی است که آدم پیشبینی نمیکند اما رخ میدهد. مثلا کسی پیشبینی نمیکرد دولت در حل مسائل اقتصادی به وضع انجماد برسد اما گویا پیشبینی نکردن هم مانع از اتفاق افتادن چیزی نمیشود. البته اینطور که به نظر میرسد، کلا دولتها با استفاده از این روش زمامداری میکنند و درِ «واحد پیشبینی» را برای جلوگیری از واردشدن اتهام قفل کرده و کلیدش را هم قورت دادهاند. وگرنه اگر پیشبینی در این کشور رایج بود، چه کسی پیشبینی نمیکرد که عملکرد گودرزی و جنتی در وزارت ورزش و ارشاد اینگونه نباشد؟ پیشبینیهای آبکی قصه دور و درازی در این سرزمین دارد. خب البته امروزه علم هم تا حدی توانسته ثابت کند دلیل پیشبینیهای آبکی چیست. دانشمندان طی تحقیقات اخیرشان پی بردهاند درصد مغز آدم از آب تشکیل شده. خب مرکز فکر و فرماندهیای که اینقدر آب درونش باشد، مسلما پیشبینیهای آبکی هم از آن صادر خواهد شد. حالا اگر پیشبینیهای برخی دوستان بودار است، باید اشکال را جای دیگری جستوجو کرد. مثلا شاید مثل نفوذ فاضلاب شهری به لایههای آب زیرزمینی در بسیاری از شهرهای کشور، آنجا هم با نشت و نفوذ فاضلاب به آب مغز مواجه بودهایم که منجر به وقوع پیشبینیهای بودار شده است. معمولا اینجور مواقع فرد یا افرادی که فاضلاب به آب مغزشان نشت کرده، باید مورد شستوشوی مغزی قرار بگیرند که خیلی کار سختی است و از عهده هرکسی بر نمیآید. شستن کلا دارای چند زیرشاخه است که هریک از دوستان در یکی از این شاخهها فعالیت و تبحر دارند. الف. شستوشوی مغزی ب. پولشویی پ.کسی را شستن و پهن کردن، یا یارو را شستن و گذاشتن کنار! در مورد هریک از این شاخهها بعدا با شما صحبت خواهم کرد. اگر پیشبینیهای مبنی بر ادامه این ستون معکوس عمل نکند!