براى بازداشتن نفس از خواهشهايش با آن مبارزه كن كه همچون مبارزه با دشمن، بر تو واجب است.
امام کاظم(ع)
نرگس فتان
گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
گر صبحدم به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم، گل به سرافشان کند تو را
مشرق هزارپاره کند جیب خویشتن
گر یک نظر به چاک گریبان کند تو را
ای کاش چهره تو سحر بنگرد سپهر
تا قبلهگاه مهر درخشان کند تو را
دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
تا چشمبند مردم دوران کند تو را
چون مار زخمخورده، دل افتد به پیچ و تاب
هرگه که یاد طره پیچان کند تو را
در هیچ حال خاطر ما از تو جمع نیست
قربان حالتی که پریشان کند تو را
با هیچکس به کشتن من مشورت مکن
ترسم خدا نکرده، پشیمان کند تو را
الحق سزد که تربیت خسرو عجم
میر نظام لشکر ایران کند تو را
جم احتشام ناصرالدینشه که عون او
همداستان رستم دستان کند تو را
داند هلاک جان فروغی به دست کیست
هرکس که سیر نرگس فتان کند تو را
فروغی بسطامی