| وحید ملکزاده | مشاور مهاجرت|
رویای زندگیکردن در شرایطی بهتر و داشتن رفاه و آرامش چیزی است که از قصد کوچ مهاجرانی که تن به مهاجرت اختیاری میدهند خبر میدهد. هر کدامشان رویایی دارند که نمیتوان گفت تنها رویاست چراکه همه ما آدمهای زیادی را میشناسیم که با رفتن به یک کشور دیگر به خواسته و اهدافشان رسیدهاند. به همین خاطر مهاجرت علاوه بر اینکه جنبه کلی دارد یک موضوع فردی است. به این معنی که اگرچه یک فرد مهاجر یا درواقع غریبه و تازهوارد در یک کشور دیگر باید از مراحل سخت و پروسههای گرفتن اقامت عبور کند اما بخش مهمی از این اتفاقات به دست خود فرد حل میشود. حالا میپرسید چگونه؟ من به شما میگویم این امر کاملا به روحیات فرد مهاجر ارتباط پیدا میکند. تاب آوردن در سختیها و دستوپنجه نرمکردن با شرایط پیچیده و ناآشنا روحیهای قوی و سرسختانه میخواهد. من افراد زیادی را دیدهام که سالها برای رفتن به یک کشور دیگر خوندل خورده، زبان آموخته، مدارک لازم را تهیه کرده و درنهایت با گرفتن ویزا توانستهاند به کشوری که برای اقامت اقدام کردهاند به صورت قانونی مهاجرت کنند؛ اما عجیب است که تعداد زیادی را دیدهام که بعد از چندسال مهاجرت از کشورشان نتوانستهاند خودشان را با شرایط زندگی جدید وفق دهند و درنهایت بساطشان را جمع کرده و به کشور خودشان برگشتهاند. به همینخاطر من به اکثر مراجعهکنندگانم توصیه میکنم اگر در ایران وابستگیهایی دارند یا روحیه سازگار با هر محیط جدید و تابآوردن در مشکلات و سختیها را ندارند به هیچوجه برای مهاجرت اقدام نکنند. خیلیها را هم دیدهام که در پروسه درستشدن کارشان انگار تازه واقعیت را لمس کرده و متوجه تغییر بزرگ در زندگیشان شدهاند که میآیند و پروندهشان را میبندند. به همین خاطر تصور میکنم کسانی که قصد مهاجرت دارند باید نه خوشبین باشند، نه بدبین، بلکه باید شخصیت و روحیه خودشان را بسنجند و ببینند میتوانند با واقعیت کنار بیایند یا نه. این واقعیت از ناکامماندن در پیداکردن شغل دلخواه، تحصیل در رشته موردعلاقه و حتی کنارآمدن تا پذیرفتن قانون، سیستم و نظام اجتماعی و حکومتی کشورهای مقصد است. برای همین مهاجرانی که مجبور به ترک وطن به شکل اجباری نیستند و در واقع بهخاطر جنگ، بیماری، قحطی یا مسائلی از این دست مجبور به ترک وطنشان نیستند، هرگز نباید پلهای پشتسرشان را خراب کنند، چراکه ممکن است به هر دلیلی کشور مقصدشان آن مدینه فاضلهای که آرزویش را داشتند، نباشد، به همینخاطر هرگز نباید همه پول و سرمایه زندگی را برای سفر به کشوری که تجربه زندگی در آن را نداریم به باد بدهیم. من تصور میکنم مهاجرت هم یک هندوانه سر بسته است که هم میتواند خوب باشد و هم بد.