شماره ۱۰۴۱ | ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۸ دي
صفحه را ببند
مهم‌ترین دغدغه سالمندان در شهر تهران
تنهایی پرهیاهو

روشنک مشتاق| این‌روزها تهران پر شده از خانه‌هایی که زنان و مردان مسن با چشمان   انتظار یک لحظه در آغوش کشیدن فرزندان‌شان را آرزو دارند، پدر و مادرهایی که سال‌ها زحمت کشیده‌اند تا فرزندان‌شان را بزرگ کنند و آنها عصای دست‌شان شوند. فرزندانی که با بی‌مهری‌شان جدا از ناتوانی و ضعف دوره سالمندی قلب والدین را به درد می‌آورند و نه‌تنها مشکلی از آنها حل نمی‌کنند، بلکه باری بر کمر خمیده آنها می‌شوند.
ایران در ‌سال 1390 نسبت به سال‌های قبل بیشترین تعداد جمعیت سالخورده را داشته و  5.7‌درصد از جمعیت کشور در‌ سال 90، بالای 65‌سال داشتند، این درحالی است که این نرخ در‌ سال 85 نزدیک 5‌درصد بوده. در ‌سال 90 در مجموع 89‌هزار سالمند 75‌سال به بالا در کشور وجود دارند که 35‌هزار نفر از این تعداد در شهر تهران زندگی می‌کنند.
با کاهش نرخ رشد جمعیت و افزایش امید زندگی در بین افراد، جامعه ایران دیر یا زود باید در انتظار سالخوردگی و خاکستری‌شدن افراد جامعه‌اش باشد. این روزها ایران دوران طلایی پنجره جمعیتی‌اش را پشت‌سر می‌گذارد و چند سالی در این دوران طلایی قرار دارد. دوره‌ای که نسبت وابستگی جمعیت در آن پایین است و نسبت جمعیت زیر 15 و بالای 65‌سال به جمعیت فعال کم است. در این دوران جامعه باید به فکر راهکارهایی در جهت بکارگیری این گنج جمعیتی باشد و با کاهش دادن نرخ بیکاری و ارایه راهکارهایی خود را برای سالخوردگی جمعیت در سال‌های آینده آماده کند. بدین منظور این هفته «شهروند» با سالمندان تهرانی به گفت‌وگو نشسته تا از دغدغه‌های آنها آگاه شود.
«شهروند» با صد پیرزن و پیرمرد بالای 65‌سال در رابطه با مهم‌ترین دغدغه‌های اقتصادی و اجتماعی آنان صحبت کرده است.
دوره سالمندی با مشکلات فراوانی رو‌به‌رو است، نخستین و مهم‌ترین مشکل سالمندان ضعف جسمانی است، به عبارتی سالمندان به علت ضعف جسمانی نمی‌توانند از فرصت‌های اجتماعی خود دفاع کنند و در حقیقت در انجام امور فردی و اجتماعی خود به نوعی درماندگی می‌رسند. درماندگی در کنار بیماری‌های مزمن مثل سرطان، سالمندان را در ادامه دادن زندگی دچار مشکلات فراوان می‌کند اما مشکل به این‌جا ختم نمی‌شود و بسیاری از سالمندان در کنار بیماری‌ها از مشکلات اقتصادی و نبود بیمه‌های تکمیلی گله‌مند هستند. همه این مشکلات در کنار بی‌توجهی فرزندان و افسردگی، ادامه زندگی را دچار مشکل می‌کند.
49‌درصد از زنان مشکلات اجتماعی و عاطفی، 28‌درصد مشکلات اقتصادی و 23‌درصد مشکلات پزشکی را مهم‌ترین مشکلات سالمندان عنوان کردند اما 50‌درصد از مردان مشکلات اقتصادی، 25‌درصد مشکلات پزشکی و 25‌درصد مشکلات اجتماعی را مهم‌ترین مشکلات سالمندان می‌دانند.
مشکلات    زنان سالمند     مردان سالمند
اقتصادی    28درصد    50درصد
پزشکی    23درصد    25درصد
اجتماعی و عاطفی    49درصد    25درصد

55‌درصد معتقدند ساختار شهر تهران وضع مناسبی برای آنان ندارد، 33‌درصد رضایت متوسط دارند و 12‌درصد کاملا راضی
هستند.
میزان رضایت    درصد
زیاد    12 درصد
کم    55 درصد
متوسط    33 درصد

صد سالمند تهرانی در پاسخ به این سوال که «مهم‌ترین دغدغه روانی، اجتماعی و جسمانی سالمندان چیست؟» 23‌درصد تنهایی را مهم‌ترین دغدغه می‌دانند، همچنین 21‌درصد دیدن فوت دوستان و همسر، 8‌درصد دیابت، 11‌درصد آلزایمر و مشکلات فراموشی، 10‌درصد ضعف جسمانی و 18‌درصد دوری از فرزندان را مهم‌ترین دغدغه روانی و اجتماعی زندگی خود ذکر کرده‌اند.
دغدغه    درصد
تنهایی    23
دیدن فوت دوستان و همسر     21
دیابت    8
آلزایمر و مشکلات فراموشی    7
مشکلات حرکتی و ضعف و ناتوانی    10
دوری از فرزندان    18
سایر    13

مهم‌ترین دغدغه روانی، اجتماعی و جسمانی سالمندان
اشتغال مجدد به علت درآمد محدود    55 درصد
نحوه اسکان(خانه سالمندان)    15 درصد
هزینه های درمانی و پزشکی    20 درصد
سایر    10 درصد

55‌درصد از این سالمندان اشتغال مجدد به علت درآمد محدود، 15‌درصد نحوه اسکان و 20‌درصد هزینه‌های درمانی و پزشکی را مهم‌ترین دغدغه اقتصادی زندگی‌شان عنوان کرده‌اند.

مهم‌ترین دغدغه اقتصادی سالمندان
مهم‌ترین بیماری در بین سالمندانی افسردگی و بعد از آن آرتروز و دیابت است.
بیماری    درصد
افسردگی    46
دیابت    19
آرتروز(کمردرد و پادرد)    20
سایر بیماری ها(سرطان)    15


پارک
صدای خنده‌شان فضای پارک را پر کرده است، از خاطرات جوانی‌شان می‌گویند. زمان ازدواج، خواستگارهایشان، بچه‌دار و مادرشدن‌شان... خاطرات‌شان برای سال‌ها قبل است. هیچ‌کدام از زمان حال‌شان چیزی نمی‌گوید. وقتی در مورد رضایت‌شان از سالمندی می‌پرسم، عصمت خانم که از همه مسن‌تر است، دستانش حکایت از یک عمر رنج و زحمت دارد. با صدایی که از دستانش هم لرزان‌تر است، می‌گوید: «استراحتم همین یک ساعتی است که به پارک می‌آیم، باقی ساعت روز در خانه هستم، هنوز یک دختر دم‌بخت در خانه دارم..  کاش جوانی برمی‌گشت، جوانی‌ام را به پای بچه‌هایم نمی‌ریختم که الان ماهی یک بار هم با التماس مادرشان به من
سر نمی‌زنند.»

بیمارستان
مینا خانوم 70ساله دیابت دارد و  پایش عفونت کرده، اشک‌هایش ریزریز قل می‌خورد و در چین‌وچروک صورتش می‌نشیند. دخترش مدام به ساعتش نگاه می‌کند و در سالن راه می‌رود تا زمان ویزیت شود. سیمین خانوم نگاهی به دخترش می‌اندازد و می‌گوید: «مثل همیشه عجله دارد، برای همه جز مادرشان وقت دارند. تا زمانی که جوانی احترام داری، پیر که می‌شوی برای دکتر رفتن باید التماس بچه‌ها بکنی. اگر چند روز زودتر آمده بودم، دستم عفونت نمی‌کرد. نوبتش می‌شود و دخترش زیر بغلش را می‌گیرد و به داخل اتاق دکتر می‌روند.

دانشگاه
ناصر 85 ساله استاد دانشگاه است، او می‌گوید: «هر روز که از خواب بیدار می‌شوم با خود می‌گویم این آخرین روزی است که در این دنیا هستم و طلوع خورشید فردا را نمی‌بینم. او از خاطرات جنگ جهانی دوم می‌گوید، از زمانی که با همسرش زندگی می‌کرد و از این روزها می‌گوید، روزهایی که تنهایی همه زندگی‌اش را پر کرده است.» او می‌گوید: «این روزها خیلی ضعیف شده‌ام و این ترم، آخرین ترمی است که در دانشگاه تدریس می‌کنم. انتظار مرگ را می‌کشم و منتظرم. مرگ در همین اطراف پرسه می‌زند و دیر یا زود من را با خود می‌برد.»

نانوایی
در صف نانوایی ایستاده است، با یک دست چادر را گرفته و با دست دیگر سبد خرید قرمزرنگش را سفت چسبیده است. دستش خسته می‌شود سبد سبزی را روی زمین می‌گذارد. از او درباره دغدغه‌هایش می‌پرسم. می‌گوید: «امروز پنجشنبه است، هر پنجشنبه بچه‌هایم به دیدنم می‌آیند، آنها همه امید من هستند. تنهایی‌ام را پر می‌کنند. ثمره زندگی هرکس فرزندانش است. من هم دلم را به پنجشنبه‌ها خوش می‌کنم که به دیدنم می‌آیند.» واقعیت سالمندی روزبه‌روز در جوامع پررنگ‌تر می‌شود و باید آن را جدی بگیریم و پیش از این‌که بخواهیم به افزایش تولیدنسل بپردازیم سعی کنیم سیاست‌هایی در جهت رفاه سالمندان خود در پیش گیریم. امروزه جامعه ایران با افزایش جمعیت نیروی کار روبه‌رو است. به عبارتی نسل دهه 60 که در زمان انقلاب و جنگ به دنیا آمدند و در آن زمان بر سیاست افزایش جمعیت تأکید می‌شد و تعداد فرزندان خانواده‌ها زیاد بود، درحال حاضر به دوره کار و فعالیت اجتماعی رسیده‌اند و تا 40 یا 50‌سال دیگر همین نسل به سن 65‌سال و بیشتر که دوره سالمندی است، می‌رسد. در نتیجه دولت‌ها با اخذ سیاست باید درحال‌حاضر از این نیروی فعال که به اصطلاح جمعیت‌شناسان پنجره جمعیتی است، استفاده کنند تا بتوانند شرایط را برای سالمندی این نسل فراهم کنند. سیاست‌های حمایتی سالمندان در کشورهای توسعه‌یافته شاید با کم‌وکاستی روبه‌رو بوده است اما همه آنها سعی دارند سالمندان را به درون خانواده بیاورند و در فرهنگ ایران که برای سالمندان اهمیت بالایی قایل هستند باید سیستم‌های حمایتی را برای ماندن سالمندان در خانواده و تشویق فرزندان به نگهداری آنان به کار گیرند.


تعداد بازدید :  251