«...ولی این شیرینی به دلیل آنکه تقریبا همه افراد این گروه را در مدت کوتاهی دستگیر کردند، قدری تلخ شد. متأسفانه محمد بخارایی که این عمل بزرگ را با دست توانمند خودش انجام داده بود، بقیه دوستان و رفقایش که با او همکاری داشتند و خلاصه همه افراد و اعضای این گروه در مدت یکی دو هفته دستگیر شدند. در آن زمان شایع بود که اینها به دلیل بیاحتیاطی در مکالمه تلفنی یکی از اعضای گروه لو رفتهاند. ظاهرا یکی از آنها به نام شهاب یا دیگری، این بیاحتیاطی را کرده بود...» متنی که خواندید بخشی از خاطرات حسن روحانی، رئیسجمهوری سابق ایران است که به وقایع بهمن سال 1343 و ترور حسنعلی منصور نخستوزیر وقت به دست محمد بخارایی از اعضای هیأتهای موتلفه اسلامی اشاره دارد. 57 سال پیش، برابر 26 خرداد 1344 خورشیدی، محمد بخارایی، صادق امانی، مرتضی نیکنژاد و رضا صفارهرندی از اعضای هیأتهای موتلفه اسلامی به جرم ترور حسنعلی منصور تیرباران شدند. اعدام بخارایی و دیگران، درست یک دهه پس از اتفاق مشابهی بود که طی آن سیدمجتبی نوابصفوی، موسس گروه فدائیان اسلام و دیگر اعضای آن به حکم دادگاه نظامی مقابل جوخه آتش ایستادند. فدائیان اسلام نخستین پرچمداران مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی بودند. آنها با هدف تشکیل حکومت اسلامی گرد روحانی جوانی به نام سیدمجتبی نوابصفوی حلقه زدند و برای رسیدن به اهداف خود سیاست حذف فیزیکی سران رژیم را در پیش گرفتند. سیاستی که شاهبیت آن ترور حاجعلی رزمآرا (نخستوزیر وقت ایران) از مخالفان جدی ملیشدن نفت توسط خلیل طهماسبی بود. فدائیان اسلام پس از کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق از دایره توجه بیرون رفتند تا اینکه در پی اقدام به ترور ناموفق یک نخستوزیر دیگر یعنی حسین علاء، همگی بازداشت شدند. قصه فدائیان اسلام 27 دی 1334 خورشیدی با اعدام آنها به سر رسید و اعضای باقیمانده فعالیت خود را روی مبارزه غیرمسلحانه متمرکز کردند. از اینجا به بعد اسلحه فدائیان اسلام به دیگر گروههای مبارز همچون هیأتهای موتلفه اسلامی که خود را ادامه راه نواب میدانستند سپرده شد. ترور حسنعلی منصور بانی قانون ننگین کاپیتولاسیون را باید نقطه آغاز طوفانی هیأتهای موتلفه قلمداد کرد. دولت وقت ایران با پذیرش کنوانسیون وین راه را برای تصویب قانون کاپیتولاسیون بازکرد و حسنعلی منصور با تعمیم این قانون به همه مستشاران آمریکایی ساکن ایران، آبروی کشور را در معرض فروش گذاشت. جدیترین اعتراض ابتدا از سوی امام خمینی(ره) ابراز شد که نتیجه آن تبعید ایشان بود. قدم بعدی اما توسط هیأتهای موتلفه اسلامی برداشته شد و یکم بهمن 1343 با ترور حسنعلی منصور مقابل مجلس شورای ملی، خاطره نواب و یارانش که نامشان در دهه 30 لرزه بر تن عمال حکومت میانداخت بار دیگر زنده شد.