شماره ۲۰۰۲ | ۱۳۹۹ يکشنبه ۸ تير
صفحه را ببند
نفس کشیدن به زور کپسول‌

ناصر فتاح‌پور عضو هیأت‌مدیره انجمن دفاع از حقوق جانبازان شیمیایی سردشت

هفتم تیر 1366، نیروی هوایی عراق یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌های جنگی تاریخ معاصر را رقم زد تا 110نفر از غیرنظامیان جمعیت 12هزار نفری سردشت جان‌ ببازند و 8‌هزار نفر دیگر در معرض گازهای سمی قرار بگیرند و نام‌شان در فهرست جانبازان شیمیایی قرار بگیرد. آدم‌هایی که در همه این سال‌ها درد کشیدند و دم نزدند و گاهی به فراموشی سپرده شدند و هر ‌سال با آمدن هفتم تیر، نام‌شان در رسانه‌ها می‌آید. دردهایی که تنها یک کلینیک در منطقه مرهمی بر آنهاست؛ کلینیکی که از اوایل دهه 80 کارش را به فرمان مقام معظم رهبری شروع کرد و هنوز به همت بنیاد شهید چراغش‌ روشن است. این کلینیک کارش را با شروع ساعت کار اداری آغاز می‌کند و هنوز متخصص ریه ندارد. شبانه‌روزی‌بودن کلینیک یعنی کمک‌رسانی به جانبازانی که سر باز کردن دردهای‌شان وقت نمی‌شناسد. از واحد یا بخش بستری هم خبری نیست تا بیماران راهی بیمارستان شهر شوند.
 تب جنگ و بمباران که خوابید ‌درصد دردها، معیار جانبازی شد تا دردکشیدگان سردشت در فهرست مستمری‌بگیران بنیاد شهید قرار بگیرند و درد معیشت نداشته باشند. بیمه بنیاد شهید هم بود تا درمان زخم‌ها باری بر دوش‌شان نباشد؛ بیمه‌ای که پرداختی‌هایش گاهی تأخیر دارد و زمان‌بر است.   
سردشت که تن به شیمیایی داد، پای وعده‌ها به میان آمد؛ وعده‌هایی که گروهی عملی شدند و تعدادی چشم انتظار اجرایی‌شدن ماندند. پای پروژه‌ها و سد‌های بهره‌برداری‌نشده هم به سردشت رسید تا معیشت کمی برایشان راحت‌تر شود. بنگاه‌های اقتصادی و شهرک‌های صنعتی هم وام گرفتند، اما هنوز راه‌های مواصلاتی دغدغه‌ای‌اند برای اهالی؛ راه‌هایی که به دلیل دوری از مرکز و کوهستانی‌بودن منطقه پیچ‌وتاب به خود داده‌اند و حالا نیاز به بازسازی و ترمیم دارند.    
در همه‌گیری کرونا هم وسایل حمایتی بنیاد شهید یادی از اهالی سردشت و جانبازان شیمیایی کرد و پد‌های الکلی، ماسک‌ها و ... میان خانواده مصدومان، شهیدان و جانبازان شیمیایی توزیع شد؛ هرچند سه چهار نفر از جانبازان شیمیایی حریف کرونا نشدند و تست‌شان مثبت شد و راهی بیمارستان شهر شدند؛ جانبازان شیمیایی ریه‌ای. البته بعد از روزها قرنطینه و درمان حالا زیر سقف خانه‌شان به کمک کپسول‌های تنفسی نفس می‌کشند.


تعداد بازدید :  426