اگر قرار بر ردیف کردن نام بیحاشیهترین کشورهای جهان باشد، «کامبوج» بیشک در ده تای نخست فهرست فوق جای خواهد داشت. اما همین کشور بیحاشیه در دورهای از تاریخ، یعنی حدفاصل سالهای 1975 تا 1979 میلادی، میزبان یکی از فجایع بشری بود که طی آن نزدیک به یک چهارم از جمعیت کامبوج به قتل رسیدند! در میان همه برداشتهای انجام شده از تفکرات سوسیالیستی و تقلید از شاخص مطلوب یعنی نظام اتحاد جماهیر شوروی، حکومتی که سال 1975 در کامبوج و توسط «خِمرهای سرخ» تشکیل شد دیوانهوارترین تصوری بود که از یک حکومت ایدهآل سوسیالیستی میشد پیاده کرد. خمرهای سرخ ابتدا به عنوان نیرویی انقلابی با حکومت وقت کامبوج در جنگ بودند. پیروزی خمرها در جنگ داخلی استقبال گسترده مردم را در پی داشت اما کامبوجیها نمیدانستند در ادامه قرار است چه بلایی سرشان بیاید. خمرها، ساکنان شهرها را انسانهایی بیمصرف میدانستند که کوچکترین نقشی در هدایت کشور به سمت استقلال واقعی ایفا نمیکنند. براساس همین تفکر بود که «پل پت» رهبر خمرهای سرخ دستور کوچ اجباری کامبوجیها از شهرها به مزارع را صادر کرد. «کار در مزارع اشتراکی» تنها نسخه مورد علاقه خمرهای سرخ از همه ایدهها و دستاوردهای کمونیسم بود که به مدت چهار سال برای به سرانجام رساندن آن همت گماشتند. خمرها بر خلاف استالین که جواب مخالفت را با تبعید به سیبری و مرگ تدریجی میداد، علاقهای به وقت تلف کردن نداشتند و با کوچکترین نافرمانی فرد خاطی را اعدام میکردند. افراد پل پت کار را به جایی رساندند که برای صرفهجویی در مصرف گلوله، متخلفان را با دست و پای بسته زنده به گور میکردند. خمرهای سرخ در رادیوی خود چنین تبلیغ میکردند که برای فعالیت در مزارع اشتراکی تنها به دو میلیون نفر نیاز دارند و زنده بودن بقیه ساکنان کامبوج ضرورتی ندارد! غرض خمرها به وجود آوردن جامعهای کمونیستی و کشاورزی بود، جامعهای کاملا یکدست، اما این افکار نهایتا به مرگ دو میلیون و پانصد هزار کامبوجی منتهی شد. تاسفآور این که جهان با وجودی که شاهد چنین جنون مرگباری بود تا مدتها هیچ تلاشی برای پایان دادن به آن نکرد، اما نهایتا 42 سال پیش، برابر با هفتم ژانویه 1979 میلادی، ارتش ویتنام با حمله به پنومپن پایتخت کامبوج حکومت خمرهای سرخ را سرنگون کرد و به حکومت وحشت در این کشور پایان داد.