امیرمسعود فلاح
یکی از مسئولان سابق که به اصرار میلیونها نفر از مردم ایران و جهان میخواهد باز مسئول شود، آمد کلابهاوس که مواضع مترقیش را تبیین کند. اولش با گرداننده برنامه شرط کرد که خبرنگاران خارجی و داخلیِ بلبلزبان را راه ندهند. بعد که آمد و برنامه شروع شد، از خانمهای متأهل خواست جلسه را ترک کنند. بعدش از دخترخانمهای مجردی که مانده بودند، خواست فقط آنهایی که عکس پروفایلشان صورت خودشان نیست و گلوبلبل است، بمانند و بقیه بروند. یک دختر مجرد که عکس پروفایلش صورت خودش بود، گفت: «آقای دکتر، فقط اجازه بدید قبل از رفتن یک سوال بپرسم: من کانادا زندگی میکنم و برای شرکت در سخنرانی راهگشای شما عکس پروفایلم رو فتوشاپ کردم. الان هم ورژن آیاواسِ فتوشاپ روی گوشیم هست. میخواید بیشتر فتوشاپ کنم و بمونم؟» دکتر گفت: «نه، لطفا وقت جلسه رو نگیرید و چونه نزنید». دختر گفت: «بله. من میرم اما به شما رأی میدم. وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافریست رنجیدن». وقتی آن دختر هم رفت، دکتر گفت: «حالا هرکدام از آقایان حاضر در جلسه، اول خوب به عکس گلوبلبل پروفایل دخترخانمها نگاه کنه. عکسها رو بزرگ کنه و از نزدیک خوب ببینه. بعد اگه تحت تأثیر قرار نگرفت، اعلام کنه.» آقایانی که اعلام بیحسی کردند به درخواست دکتر، از جلسه بیرون رفتند. دکتر گفت: «خب، اون آقایون بیاحساس، بیمار بودند و باید میرفتند بیرون. حالا ما با یه جمع سالمِ باانگیزه و سرشار از احساسات طرفیم. من رأی شما رو میخوام، شما رو میخوام، اونا رو نمیخوام. برید و افراد سالم دوروبرتون رو شناسایی کنید و رأیشون رو برام بگیرید». شرکتکنندگان با خوشحالی از اینکه سالمند و با امید به آینده، جلسه را ترک کردند.