شماره ۲۲۴۲ | ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۶ ارديبهشت
صفحه را ببند
قرآن و صورت ظاهری

قرآن خود را کتاب هدایت و رستگاری می‏داند و پیوسته ما را به تلاوت و تدبر در خود دعوت می‏کند. قرآن ما را به تماشای حروف و کلمات خود دعوت نمی‏کند، بلکه همواره ما را به قرائت و تدبر و توجه به هشدارهای خود فرا می‏خواند. قرآن خود را احسن‌الحدیث می‏خواند که باز جنبه معنایی آن مدنظر است نه ساختار لفظی آن. قرآن خود را حکمت، علم، نور، ذکر، هدایت، موعظه، بلاغ، وسیله جدایی حق از باطل، شفای بیماری‌ها و وسیله خروج از تاریکی به نور می‏داند و همه این عناوین در پرتو توجه به محتوای قرآن و پیروی از رهنمودهای آن میسر می‏شود، نه از طریق دقت در ساختار لفظی و کشف تناسب و توازن حروف و کلمات این کتاب آسمانی. هرگز به وصف یا عنوانی برای قرآن برخورد نمی‏کنیم که به جنبه لفظی آن هم از این زاویه خاص نظر داشته باشد. البته یکی از وجوه اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است، اما آن دو نیز طریقی برای توجه هرچه بیشتر به مفاد و محتوای این کتاب آسمانی است. عربی بودن قرآن نیز در همین راستاست. قرآن فلسفه عربی بودن خود را تدبر و دقت بیشتر بندگان می‏داند چنانکه می‌دانیم، زبان عربی انعطافی بسیار بالا دارد و دقائق و لطائف معانی را در قالب هیچ زبانی همچون زبان عربی، نمی‏توان به مخاطب القاء نمود: انا انزلنا قرانا عربیا لعلکم تعقلون. ما در هیچ جای قرآن حتی تلویحا  به کاوش‏ در کشف راز و رمزهای ظاهری این کتاب آسمانی دعوت نشده‏ایم. حتی می‏توان گفت به عدم آن تشویق شده‏ایم. چنانکه می‏دانیم، یکی از قصه‏های عبرت‏انگیز و جالب قرآن قصه اصحاب کهف است. قرآن بعد از ذکر داستان آنها، اظهار تأسف می‏کند که چرا مردم به جای آن که به پیام این قصه توجه کنند و راه اصحاب کهف را پیموده و از بیدار شدن آنها بعد از 300 سال خواب، نتیجه بگیرند که خداوند قادر است آدمیان را بعد از خواب گران مرگ در روز قیامت زنده نماید، خود را مشغول مطالب حاشیه‏ای قصه نموده‌اند و بر سر تعداد اصحاب کهف با هم جدال می‏کنند. بعضی می‏گویند 4 نفر، بعضی می‌گویند 6 نفر و عده‏ای آنها را 8 نفر می‏دانند. قرآن در این خصوص می‏فرماید: «ای پیامبر در این باره با آنها جدال مکن و از آنها چیزی مپرس و به افسانه‏های آنها اعتماد منما.»


تعداد بازدید :  322