وحید میرزایی طنزنویس
در آستانه انتخابات و با توجه به جو ایجادشده درکشور بنده بهعنوان یکی از خادمان ملت که سالها در این ستون مطالب طنز نوشته و مردم شریف ایران را نقادانه خنداندهام، به اصرار دوستان و نزدیکان و دلسوزان کشور، تصمیم گرفتهام وارد عرصه انتخابات شده و در انتخابات شورای شهر نامزد شوم. در همین راستا، با توجه به ملاحظات ستاد انتخابات کشور بر آن شدم که فیلم تبلیغاتی را با فیلمنامه خودم ساخته و تقدیم مردم شریف ایران کنم. امید که بتوانم در جهت اقناع مردم به اعتماد به برنامههایم موفق شوم.
روز- داخلی- کارگاه نجاری
- سلام آقای نجار عزیز. خوبی؟ داری چه کار میکنی مرد بزرگ؟
- سلام. شنیدم می خوای نامزد بشی؟ حالا میخوای با کی نامزد کنی؟( هر هر و کر کر نجار و من)
- راسش میخوام با آقای فوقانی نامزد کنم که مملکت رو به اینجا رسونده. میخوام بلافاصله بعد از نامزدی ترتیب فساد و رانتخواری رو از زوایای مختلف بدم. راستی نگفتی داری چه کار میکنی آقای نجار؟
- ای بابا. فساد که پدر همه رو درآورده. راسش دارم میخ میکوبم؟
- میخ؟ آهان فهمیدم. داری میخ رو میکوبی تا پایههای کشور محکم بشه؟ بذا منم کمکت میخم رو بکوبم. آقای نجار فقط باید قول بدی من و شما و مردم میخها رو راست بکوبیم. مبادا کج بشه وگرنه مسیر کشور مثل الان کج میشه. ببین راسته؟
شب- داخلی- دفتر کار
- الو بفرمایید؟؟
- سلام بابا. خوبی؟ شنیدم میخوای نامزد شورای شهر بشی؟
- آره دخترم. مسئولیت سختیه اما منم مرد روزهای سختم. فقط تو مگه 3 ماهت نبود؟ چطوری داری حرف میزنی؟
- بابا من وقتی فهمیدم به خاطر مردم نامزد شدی، زبان گشوده و به سخن درآمدم. حالا دو دقیقه ببند دهنت رو بذار حرفم رو بزنم بابایی.
- بگو دخترم. تو که میدونی من چندساله دارم کار میکنم، مامانت میدونه. پس به من اعتماد کن.
- بابا چرا بیربط حرف میزنی؟ بذار من حرفم رو بزنم بعد تو بر اساس اون دیالوگهات رو بگو.
- قبول دارم. راه سختیه. اما من میدونم میخم رو چه جوری به فساد و رانتخواری بکوبم. سالها زحمت کشیدم. مامانت میدونه.
- بابا من اصلا مگه راجع به این موضوع صحبت کردم؟ بذار من خواستههام رو بگم. دو دقیقه زبون به کام بگیر، احترام خودت رو نگه دار.
- بالاخره من مرد نبردم. میدونم مشکلاتی هست اما من کمر همت بستم که مشکلات رو حل کنم. مامانت کامل میدونه.
- باشه، تو خوبی. خداحافظ.