اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
توقعات فک و فامیل زن
صبح زود به مناسبت تولد اعلیحضرت رضاشاه کبیر به آرامگاه رفتم. بعد شرفیاب شدم و شاهنشاه را سرحال دیدم یعنی واقعاً به صورت شکوفان، معلوم شد مهمان تازه وارد ما را خیلی پسندیدهاند. باری، نامه نهایی پذیرایی از راکفلر و سلام نوروز را تصویب فرمودند. بسیار خوشحال شدم. این مرد بزرگ اگر این اندازه هم دلخوشی نداشته باشد به زودی نابود میشود. مقام را که در حد اعلا دارد و عوارض زندگی مثل پول یا حقهبازی و این مسائل مطلقاً مورد علاقه او نیست. تنها و تنها دلخوشی در یکی دو دفعه در هفته آن هم به مدت بسیار کوتاه ملاقاتهای خصوصی و گردشهای عصرانه است. اگر با این فشار و ناملایمات و بندبازیهایی که در زندگی خصوصی و سیاسی و اجتماعی خویش دائماً باید بکند، این دلخوشی را هم نداشته باشد، دیگر فاجعه است و به نیستی او میانجامد. عرض کردم نوروز نزدیک میشود و سرکار فریده خانم دیبا یکی از دو موضوع را انتظار دارند، یا مقام والاحضرتی و یا نشان خورشید، اجازه مرحمت فرمایید انجام شود. فرمودند: «من با علیاحضرت صحبت کردم، ایشان هم تعجب دارند که این درویش خانم این چیزها را برای چه میخواهد.» عرض کردم تعجب میکنم که نظر علیاحضرت این است، چون من یقین داشتم که ایشان در حضور علیاحضرت هم استدعا کردهاند. فرمودند: «اتفاقاً نه، این طور نیست. حالا بیاییم و به او نشان خورشید بدهیم. آن وقت جواب مادرم که البته خواهرم شمس را به شدت تحریک خواهد کرد، چه بدهیم؟ باز یک دردسر اضافی برای خودمان درست کنیم؟» دیدم درست میفرمایند و واقعاً چه گرفتاریها این مرد بزرگ دارد. عرض کردم: «هرقدر هم از من گله بکند، دیگر من در این خصوص عرضی به خاکپای مبارک نخواهم کرد.» در ادامه عرض کردم: «قطبی، برادرشان هم میخواهد سفیر سیار بشود.» فرمودند: «واقعاً تعجب میکنم.» در عین حال من از عکسالعمل علیاحضرت شهبانو در تعجب هستم.54.12.24
بخشش شاهانه به خرج دولت
شاهنشاه فرمودند: «هزار دلار به ماهیانه 10 هزار دلاری پادشاه افغانستان برای مخارج تحصیل بچههای او اضافه کن. همچنین ماهیانه 10 هزار دلار به پادشاه یونان بده، بعد هم یک منزل برای پادشاه افغانستان در رم بخرید. همه این پول را از بودجه سری دولت بگیرید. آنچه را هم قبلاً حواله کردهاید بگیرید، ولی صورت ریز به آنها بدهید.» اخیراً شاهنشاه علاقهمند هستند که هرچه پول لزوماً از دولت میگیریم، صورت ریز به آنها بدهیم، که به چه منظور است. مثل این است سوءظنهایی به دولت پیدا کردهاند که این طرف و آن طرف شاید حرفهای مزخرفی میگویند، مثلاً پیش اربابان آمریکایی، نمیدانم.52.12.18