گروه سیاسی| پس از افزایش انتقادات از جریان مدعی روشنفکری و اصلاحطلبان به سبب سکوت آنان در زمینه سرکوب خشن اعتراضات دانشجویی حامی فلسطین در آمریکا و برخی کشورهای غربی و ندیدن تناقض آمریکا در زمینه آزادی بیان، برخی از آنان شروع به بیان مواضعی کلی و مغالطهآمیز در این باره کردهاند و یا عنوان میکنند چگونه جریان انقلابی در برابر برخورد با دانشجویان ایرانی واکنشی نشان نمیدهد و به دنبال برجسته کردن برخورد با جنبشهای دانشجویی در آمریکاست.
بسیاری از چهرههای اصلاحطلب، حتی بدون محکوم کردن ظاهری آمریکا و خدای ناکرده! تردید در الگو و بتی که از آزادی در آمریکا و غرب در جامعه و فضای رسانهای و دانشگاهی - که در سه دهه اخیر غالبا در اختیار همفکران آنان بوده- ساختند، شروع به بیان اینگونه مغالطهها کردهاند.
روز گذشته خبرگزاری فارس با بسیاری از چهرههای اصلاحطلب - که غالبا در مسائل داخلی سیاهترین و بدبینانهترین تحلیلها را منتشر میکردند- برای پرسیدن نظر آنان درباره سرکوب جنبش دانشجویی ضداسرائیلی در آمریکا تماس گرفته بود که غالبا حاضر به مصاحبه نشدند و از بیان موضعی در نقد این تناقضات آمریکا، خودداری کردند. در این میان عباس عبدی در پاسخ فارس گفته است: «بازداشتها در ابتدا اتفاق میافتد و چیز عجیبی نیست. اگر دانشجویان مجوز گرفته باشند که اصلا مشکلی پیش نمیآید، اگر مجوز نگرفته باشند، باز هم خیلی جدی نیست؛ مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد؛ در این صورت پلیس ورود میکند.» جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات، نیز در توئیتر خود نوشته است: «استاندارد دوگانه موجب لفاظی بیهوده و مایه تمسخر است. اگر کنشگری آزاد، انتقادی و مطالبهگرانه حق دانشجویان است باید از این حق چه در دانشگاه شریف و چه در دانشگاه کلمبیا قاطعانه و صریح دفاع کنیم. تعرض به حقوق دانشجویان در سراسر جهان محکوم است. ضمنا مواضع جبهه اصلاحات ایران نیز در محکومیت رژیم کودککش اسرائیل صراحتا اعلام گردیده است!»
چند نکته درباره پاسخهای مغالطهآمیز اصلاحطلبان در مورد محکوم نکردن برخورد خشن پلیس آمریکا با دانشجویان و قیاس آن با اعتراضات دانشجویی ایران:
١- عمده اعتراضات دانشجویان آمریکایی علیه اسرائیل و در حمایت از فلسطین با مجوز و آرام بوده است، اما این مسئله مانع برخورد خشن پلیس و محرومیت دانشجویان توسط دانشگاه نشده است، در حالی که آخرین اعتراضات دانشجویی در ایران در بحبوحه اغتشاشات ١۴٠١ فاقد مجوز و غالبا توام با درگیری، ساختارشکنی و فحاشی، توهینهای جنسی به مسئولان، آسیب زدن به اموال دانشگاه، درگیری با نیروهای حراستی و اینگونه رفتارها بود.
٢- جریان انقلابی هیچگاه از برخورد با دانشجویان ایرانی دفاع نکرده است، اما همانطور که در آمریکای مدعی آزادی بیان سخن از مجوز، رعایت قانون و حساسیتهای امنیتی میشود، جریان انقلابی نیز خواستار مدیریت اعتراضات دانشجویی در کشور، عدمسوءاستفاده جریانات بیرون دانشگاه از دانشجویان و رعایت شرایط و ملاحظات امنیتی کشور شده بود. اگر رعایت چنین مسائلی در غرب لازم است، برای کشور ما هم لازم است.
٣- برخورد خشن پلیس آمریکا در ویدئوهای منتشرشده، در حالی که برخی از دانشجویان فقط نظارهگر یا صرفا در حال صحبت هستند، حیرتانگیز است. افزون بر آن، برخورد پلیس آمریکا به برخی اساتید از جمله چند استاد مطرح در دانشگاه اموری آتلانتا و دانشگاه واشنگتن نیز رسیده است. در یک مورد، زمین زدن و دستگیری خشونتبار کارولین فولین، استاد اقتصاد دانشگاه اموری، توسط پلیس و برخورد سر او با کف زمین، جایی برای توجیه برخوردهای پلیس آمریکا نگذاشته است. مشابه چنین برخوردی با کدام استاد ایرانی صورت گرفته است؟
۴- با توجه به موارد فوق، قیاس اعتراضات کنونی آمریکایی با اعتراضات دانشجویی ایران، قیاسی معالفارق است. افزون بر آن، اعتراضات دانشجویی در آمریکا بر سر یک آرمان والای انسانی و جهانی و فراتر از اختلافات و مسائل داخلی یک کشور است و اینگونه سرکوب میشود. منابع آمریکایی از دستگیری حدود هزار دانشجو ظرف چند روز و محرومیت و تعلیق دهها نفر از آنان سخن گفتهاند، اما جریان اصلاحات که در زمینه آزادی بیان از غرب بت ساخته بود و همواره غرب را الگو و شاخص این مسائل معرفی میکرد، اکنون حاضر به موضعگیری روشن و صریح در محکومیت تناقضات غرب در این زمینهها نیست؛ گویی که حفظ تصویر و وجهه مثبت و خیالی ساختهشده از غرب برای آنان موضوعی حیثیتی است.