[شهروند]در ماههای اخیر سه فیلم توانستهاند از مرز گیشه 100 میلیارد تومانی فراتر رفته و رکوردهای جدیدی را به ثبت برسانند- که البته دو فیلم از این سه فیلم کمدی هستند. در بین 6 فیلم پرفروش امسال هم پنج فیلم کمدی هستند- که نشان از ظرفیتهای آشکار و نهان فیلمهای کمدی در کلیت سینمای ایران دارد. این موفقیتها، اما، با این که روی کاغذ رویکردی مغتنم و موفقیتی قابل ذکر محسوب میشوند؛ اما در عین- و در نتیجه- فیلمسوزی رقم خوردهاند. فرآیندی که اجازه نمیدهد فیلمهای روی پرده متناسب با ظرفیت سالنهای کشور چرخه طبیعی و حیات عادی خود را دنبال کنند.
این مطلب تلاش دارد به این موضوع بپردازد که در مواجهه با چنین شرایطی چه باید کرد؟!
... و بالاخره بعد از گذشت 160 روز از آغاز سال جدید؛ فیلم کمدی «تگزاس» به عنوان اولین فیلم از مرز فروش 200 میلیارد تومان عبور کرد و به فروش ۲۰۸ میلیارد تومان رسید- تا بهتنهایی یکچهارم از مجموع فروش گیشه امسال را به نام خود به ثبت رسانده باشد. اتفاق و خبری به غایت خوب- که میتواند باعث شود هدف مدیران سینمایی- و کلیت سینمای ایران- برای رسیدن به مجموع گیشه ۲ هزار میلیارد تومانی قابل دسترستر و نزدیکتر جلوه کند؛ ولی با این حال پرسش اصلی اینجاست که آیا فرآیند اکران میتواند زمینه را برای پروار شدن گیشه دیگر آثار سینمایی نیز فراهم کند؟! بگذارید اینگونه بگوییم که «تگزاس» اگر در یک فضای عادی به روی پرده میرفت، قطعا و قطعا میتوانست خیلی زودتر از اینها به این گیشه برسد. هدفی که البته برای دیگر فیلمهای کمدی نیز قابل دسترسیتر بود و آن فیلمها هم میتوانستند بهتناسب گیشههایی بهمراتب پررونقتر را تجربه کنند. اما مقصر اصلی این حیات غیرعادی آثار کمدی، چه فرآیندی است؟
از مجموع سیوچند فیلمی که از ابتدای امسال روی پرده رفتهاند، ۷ فیلم کمدی بودهاند. این ۷ فیلم نیز در شرایطی به روی پرده رفتهاند که مصادف با بازهها و مناسبتهایی چون ماه رمضان، محرم و صفر بوده- و طبیعی است که اگر این روند تغییر نکند، در ۶ ماهه دوم امسال شاهد روند اکران شتابانتری خواهیم بود و به احتمال زیاد تعداد کمدیهای اکرانشده امسال به حدود ۲۰ فیلم خواهد رسید.
اما نکتهای که در این میان به فروش طبیعی این کمدیها ضربه میزند، تقسیم سالنهای محدود سینماهای کشور میان این آثار است. اگرچه در این سالها، نهضت سالنسازی، رشد ناوگان این حوزه را در پی داشته و تعداد سالنها را به مرز ۸۸۰ رسانده؛ اما حتی این تعداد سالن نیز نمیتواند مانعی در مسیر فیلمسوزی باشد.
«تمساح خونی» که در قالب اکران نوروزی به روی پرده رفت و آنقدر خوب فروخت که کسی فکرش را نمیکرد؛ امروز به گیشه ۱۷۰ میلیارد تومانی رضایت داده است. «سال گربه» از ۲۲ فروردین اکران خود را آغاز کرد و توانست با تصاحب برخی از سالنهای «تمساح خونی» از رشد گیشه فیلم جواد عزتی بکاهد. «قلهک» نیز که از ۲۶ اردیبهشت نمایش داده شد، اگرچه نتوانست تاثیر چندانی روی فروش ۲ کمدی قبل از خود بگذارد، اما بخش محدودی از سالنهای این ۲ فیلم را تصاحب کرد. در این میان آغاز اکران «تگزاس ۳» در هشتم خردادماه، تیر خلاصی بود بر فروش هر ۳ کمدی قبل از خود؛ به خصوص که فیلم جدید مسعود اطیابی عملا بخش عظیمی از سالنهای این ۳ فیلم را به خود اختصاص داد و همین هم منجر به خلق رکوردهایی عجیب و غریب شد. یکهفته بعد نیز «خجالت نکش ۲» اکران شد که اگرچه تاثیری روی سونامی فروش «تگزاس 3» نداشت، اما تتمه حیات آن ۳ فیلم کمدی ابتدای سال را گرفت و بازار آنها را به کلی کساد کرد. این روند فیلمسوزی با اکران چند فیلم کمدی دیگر در دو ماه اول تابستان هم ادامه یافت. به عبارت بهتر در حالی که تصور میشد گیشه تابستانی با ۲ کمدی پرفروش «تگزاس ۳» و «خجالت نکش ۲» روزهای خوبی را در انتظار داشته باشد، اکران «پول و پارتی» از سوم مردادماه و «ملاقات با جادوگر» از هفدهم همین ماه معادلات را تا حدودی بر هم زد. «پول و پارتی» با تصاحب سالنهای «تگزاس» و «خجالت نکش» عملا به پرفروشترین فیلم روز تبدیل شد و «ملاقات با جادوگر» هم نقش بسزایی در کند شدن روند فروش آثار کمدی قبلی داشت. اتفاقاتی که حتی با یک حساب سرانگشتی این نکته را پیش چشم میآورد که حتی آثار کمدی نیز- به عنوان پررونقترین گونه سینمایی این سالهای کشور- هیچ حاشیه امنیتی ندارند و آنها هم به دلیل برنامهریزی نهچندان هوشمندانه مدیریت فرهنگی کشور در چنگال فیلمسوزی اسیر شدهاند.
برای اینکه فیلمها تا حد نهایی ظرفیتشان در اکران پیش روند؛ طبیعی است که فیلمهای مهم و پرمخاطب- به خصوص کمدیهای همواره محبوب- باید در بازههای زمانی مشخص و با فواصل معین نسبت به یکدیگر به روی پرده بروند تا سبب سرشکن شدن فروش هم نشوند. جالب اما اینکه از ۷ فیلم کمدی اکرانشده امسال، ۶ فیلم، آثار پرمخاطبی بودهاند که نباید طی ۵ ماه به روی پرده میرفتند.
درواقع این گیشه ۵۸۳ میلیارد تومانی که از محل نمایش این ۷ فیلم کمدی به دست آمده، میتوانست در فرآیند چابکسازی، نهایتا با ۵ فیلم کمدی محقق میشد. اگر فرصت خوب اکران به فیلمهای «تمساح خونی»، «سال گربه»، «تگزاس ۳» و «خجالت نکش 2» داده میشد و بلافاصله پس از اکران این آثار، فیلمهای پرمخاطب دیگری روی پرده نمیرفتند، قطعبهیقین در کمترین حالت مورد تصور هم همین مبلغ گیشه محقق میشد و تبعاتی چون فیلمسوزی و بیاعتمادی صاحبان آثار پرمخاطب به فرآیند اکران را نیز به دنبال نمیداشت. اما اکرانهای متوالی و پشتسرهم سبب شد تا تقریبا هیچیک از فیلمهای کمدی نتوانند طی یک فرآیند طبیعی به فروش نرمال خود برسند و این روند، در کلیت اکران، مخاطرهآفرین به حساب میآید.
کارشناسان بر این باورند که این نکته را نباید از نظر دور نگه داشت که اگر چه تعداد سالنهای سینمایی کشور به رقم امیدوارکننده ۸۸۰ رسیده؛ اما سینمای ایران همچنان با معضل کمبود سالن دستوپنجه نرم میکند و طبق استانداردهای جهانی نیاز به ۹ هزار و ۱۰۰ سالن دارد. بنابراین نباید با ذوقزدگی یا تحلیل اشتباه چنین تصور کنیم که با رشد سالنهای سینمایی کشور روند اکران نیز باید تغییر کند.